مبانی نظری ها و پیشینه تحقیق ها

مبانی نظری ها و پیشینه تحقیق ها

مبانی نظری ها و پیشینه تحقیق ها

مبانی نظری ها و پیشینه تحقیق ها

مبانی نظری و پیشینه پژوهش همپوشی بین معنویت و مذهب

مبانی نظری و پیشینه پژوهش همپوشی بین معنویت و مذهب
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 121 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 58
مبانی نظری و پیشینه پژوهش همپوشی بین معنویت و مذهب

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

مقدمه

پیش از پرداختن به تعاریف و نظریه ها می باید به سوالی اساسی تر پرداخت. ″چرا امروزه بسیاری از مردم٬ از جمله متخصصان سلامت روان این اندازه به موضوع معنویت علاقه مند هستند؟″ به نظر می رسد یک دلیل آن پیر شدن نسل متعلق به انفجار جمعیت‌‌ در میانه سالهای 1946 و 1964 و سوال اساسی است که پیری در آنها بر می انگیزد. برای مثال از خود می پرسند چگونه می توان در زندگی معنایی یافت وقتی که همه چیز به مرگ ختم می شود؟ دلایل دیگری نیز وجود دارد. همراه با افزایش بی سابقه ثروت و دارایی در دو دهه 1980و1990 بسیاری از مردم از فرمول های سنتی که برای کسب شادمانی و خوشبختی بر کسب در آمدهای مالی و بلند پروازی های خود محورانه تاکید می کردند٬ سرخورده شده بودند. تعارض در این جاست که هر چقدر فرد ثروتمندتر شود٬ میزان شادمانی او یکسان باقی می ماند. میرز[1] (2000) اشاره می کند که اگر چه درآمد آمریکایی ها همراه با تورم، نسبت به سال1957به دو برابر خود رسیده است٬ اما شادمانی همچنان ثابت باقی مانده وحتی میزان افسردگی ها نیز به مقدار قابل توجهی افزایش یافته است. در واقع همان گونه که میرز (2000) بیان می کند: "ما ابرمصرف گراها٬ دیگر از مادی گرایی بی امان حالمان بهم می خورد. ما غول های موفقیت از بلند پروازی کورکورانه و اعتیاد به کار بیزار شده ایم. ما آدم های به اصطلاح قوی احساس ،ازخود بیگانگی کمی را درخود تجربه می کنیم و در میان این همه یاس و از خود بیگانگی، بسیاری تشنه تجربه ای معنوی و جامعه ای مذهبی هستند دلایل خاص دیگری نیز وجود داردکه نشان می دهد چرا معنویت به بحثی داغ و جذاب در میان متخصصان سلامت روان تبدیل شده است. یکی از آنها شناخت و محدودیت های روان درمانی و درمان دارویی در کمک به مراجعان در جهت مقابله٬ تغییر و رشد است. حتی زمانی که بهترین شیوه­های درمانی مورد استفاده قرار می گیرند بیماران ما هنوز به شدت از مشکلات خود رنج می­برند. دلیل دیگر آن است که چند فرهنگی بودن بخش اساسی از فعالیت بالینی محسوب می­شود. به نظر می رسد مذهب و معنویت بخشی اساسی از دنیای فرهنگی مراجعان است و سرانجام این که٬ متخصصان امر به شدت از نتایج تحقیقاتی که نشان دهنده ارتباط مثبت میان فعالیت های مذهبی و سلامت روان می باشند متاثر بوده اند٬ هر چند که چنین ارتباطاتی ثابت نمی کند که مذهب لزوماً موجب سلامت روان میشود. چرا معنویت به جای مذهب واژه منتخب مردم شده است؟ به نظر می رسد بسیاری از مردم از مذاهب سنتی و نهادهای مذهبی ناراضی یا مایوس شده اند. تحقیقات ثابت می کند عده ای از مردم که خود را انسان هایی معنوی اما غیر مذهبی قلمداد می کنند٬ احساسات شدیداً مذهبی دارند (اسپیلکا[2] ، 2003). آنها می­خواهند مسیری مقدس را بیابند اما نمی خواهند به توشه ای که مذهب سنتی برای آنها به ارمغان می آورد تن دهند. آنها مایلند مسیر معنوی شخصی خویش را خود خلق کنند. مسیری که غالباً از مذاهب سنتی٬ فلسفه٬ نوشته های عامه پسند در باب معنویت و بخصوص تجربیات شخصی خودشان به گونه ای التقاطی الهام می گیرد. تحقیقات بر اهمیت تجربه شخصی تأکید میکند و نشان می دهد افرادی که خود را انسان هایی "معنوی" می دانند از تجربیات عرفانی و متعالی خویش برای خلق مسیر معنوی خود استفاده بیشتری می­کنند (اسپیلکا، 2003). واژه معنویت چنان گسترده است که کوشش هایی از این دست را برای یافتن ارتباط با وجودی مقدس در خارج از چارچوب های سنتی مذهبی در بر می­گیرد. با وجود این٬ یک مشکل عمده آن است که خود این واژه معنایی بس گسترده٬ فراگیر و بنابراین مبهم دارد. اگر از عموم مردم عادی بخواهید معنویت را تعریف کنند٬ عموماً مکث کرده و شروع به تقلای فکری می کنند. چنین کاری بی دلیل نیست. تعریف این واژه واقعاً دشوار است. آنچه در پی می آید نشان دهنده بهترین تلاش محقق در جهت تعریف معنویت با بهره جستن از مفاهیم اساسی و ساده­تر می باشد.

2-1-1- معنویت

گرایش معنوی افراد را به سمت معرفت[3]، عشق[4]، معنا[5]، آرامش[6]، امیدواری[7]، تعالی، پیوند[8]، شفقت[9]، خوبی[10]، و یکپارچگی[11] سوق می دهد. معنویت قابلیت فرد برای خلاقیت، رشد و تحول یک نظام ارزشی را در بر می‌گیرد و شامل مجموعه ای از پدیده ها مثل تجربیات، عقاید و اعمال است. چشم اندازهای مختلف روانی، معنوی[12]، دینی و فراشخصی[13]، ما را به معنویت نزدیک می‌کند. اگر چه معنویت عموما از طریق فرهنگ منتقل می‌شود، اما هم مقدم بر فرهنگ است و هم متعالی‌تر از آن» (نیکلز[14]، 2002).

مولفه های تعالی معنوی از دیدگاه پیدمونت[15] (2001) عبارتند از : حس پیوند[16]، عقیده به اینکه فرد بخشی از جامعه بزرگ بشری است و در تداوم هماهنگی زندگی نقش دارد، جهان شمولی[17]، اعتقاد به ماهیت توام با وحدت در زندگی، و تحقق دعا[18]، احساس لذت و خشنودی فرد در نتیجه رویارویی شخصی با یک حقیقت متعالی را در بر می‌گیرد.

در دهه­های اخیر، مباحث عرفانی و معنوی و تعالیم اشراقی بیش از پیش جایگاه خود را باز یافته است و اهل نظر در حوزه­های عرفان، حکمت، هنر، ادبیات و
روان­شناسی به نقش معجزه­آسای عرفان و ارزش­های معنوی در پاسخ به نیازهای تکاملی انسان و درمان ناملایمات و بیماری­های روحی و روانی او و رسیدن به سلامت روان او تأکید فراوان دارند (کریمی، 1383).

جیمز (به نقل از پیدمونت، 2001) معتقد است، انسان با رجوع به باطن دین (معنویت) آرامش و سرور خاصی پیدا می­کند وی معتقد است باور به وجود ارزش­های بالاتر و یک قدرت برتر برای بهداشت روانی انسان ضروری است.

یونگ(به نقل از آزاد،1384) که به نهضت اول روانشناسی مربوط می­شود به شدت تحت تأثیر معنویت شرق بود و می­گفت در بخش دوم زندگی بهتر است به سراغ آموزه­های معنویت یا عرفان بودیسم برویم.

مازلو (به نقل از آزاد،1384) تلفیقی ساخته از روان­شناسی و معنویت و از آن به عنوان روان­شناسی کمال یاد کرده است. مفهوم خودشکوفایی که مازلو به آن اشاره کرده و آن را تحقق بخشیدن به خود در بالاترین سطح می­داند، چیزی است که از معنویت شرق گرفته شده است.

براندن (به نقل از جمال هاشمی، 1379، ص13) عقیده دارد، اینکه چگونه انسانی هستیم و چه شخصیتی داریم بسته به انسجام و یکپارچگی و درجه معنویت و خرد ما است.

بررسی بهرامی دشتکی، علیزاده، غباری بناب و کرمی (1385) نشان داد مداخلات معنوی موجب کاهش افسردگی و سلامت روان گردید.

بررسی بهرامی احسان و تاشک (1383) نشان داد معنویت با افزایش سلامت روانی و کاهش اختلالات روانی رابطه دارد و توانسته است بصورت مثبت سبک مقابله مذهبی و معنوی را پیش بینی کند.

هی و موریسی[19] (1987) اعتقاد دارند ریشه­ی معنویت و تجربه­های معنوی برای سلامت انسان سودمند است.

یونگ (به نقل از وست، 2004) با تأیید واقعیت درمانی نیاز به معنویت در نوع انسان، تجربه­ی معنوی و روحی را به عنوان جنبه­های بالقوه­ی سالم و سلامت هستی انسان در نظر می­گیرد.

برای آنکه معنویت را تعریف کنیم، باید ابتدا بپرسیم: "مذهب ما چیست؟ "مذهب عبارت است از جستجوی معنا و هدف به ویژه که با وجودی مقدس یا واقعیتی غایی ارتباط پیدا کند(پارگامنت[20]،2000). مقدس یعنی "قدرت های والاتر، نیرو های متعالی تر یا وجودهای شخصی"پارگامنت(2000) بر این باوراست که تعاریف حاضر از واژه مقدس آن چنان وسیع است که نه تنها نه شامل خداوند سنتی مذهب غربی یعنی مسیحیت می شود بلکه مفاهیم شرقی تائو، براهمان و نیروانا را نیز شامل می شود. با این حال تعدادی از سنن شرقی واژه "واقعیت غایی"را بر"مقدس"ترجیح می دهند. برای مثال ٬آیین بودایی٬ اگر خداوند را این چنین تعریف کنیم: "وجودی شخصی که جهان رابا طرحی سنجیده شده خلق کرده " مذهبی بی اعتقاد به خداست (نیکلز،2002). از سویی دیگر٬ اسمیت به تعریف دومی از خداوند به عنوان "الوهیت" اشاره می کند که در آن "ایده شخصیت" گنجانده نشده است. اوبر این باور است که در آیین بودا این تعریف دومی از خداوند به عنوان الوهیت اشاره می کند که در آن ایده شخصیت (ص114) گنجانده نشده است. او بر این باور است که در آیین بودا این تعریف دوم به اندازه کافی به مفهوم خداوندبه عنوان الوهیت نزدیک است که بتوان این اسم رامتضمن آن معنا دانست (نیکلز،2002). نیکلز برای تایید چنین نتیجه گیری اشاره ی بودا به آن متولد نشده که تغییرنمی پذیرد٬ خلق نمی شود و شکل نمی پذیرد را نقل میکند و می گوید که متون بودایی نیروانا را دائمی وهمیشگی، جاودانه و فناناپذیر توصیف می کند. بنابراین نیروانا رامی توان واقعیتی غایی تصور کرد. ویژگی دیگر تمامی مذاهب آن است که به گونه های مختلف به آموزش اخلاقیات می پردازند. یعنی آنها به اشاعه قوانین و اصولی می پردازند که رفتار درست بجا و خوب راگسترش می دهند وسر انجام آنکه مذاهب عمده نهادهایی را به وجود آورده اند (همچون فرقه های کلیسایی)که پایه ساختاری شان راشکل می دهند. اکثر ادیانی آسمانی می گویند که یکی از اهداف عمده آنها رشد معنویت پیروان آنهااست، اما آیا معنویت تنها دسترس پیروان مذاهب است؟ به نظر نمی رسد چنین باشد، لازم نیست مذهب تنها وسیله توصیف یا پیوند با آن وجود مقدس یا واقعیت غایی باشد (نیکلز،2002).

2-1-1-1-همپوشی بین معنویت و مذهب

این اعتقاد قابل بیان است که معنویت و مذهب با یکدیگر همپوشی دارند و هر دو شامل اعتقاد به وجودی مقدس می شوند، اما هر یک ویژگی های خاص خود را دارا هستند. ویژگی های خاص مذهب عبارتند از الهیات، مناسک و آیین ها، نهادها و آموزه های اخلاقی آن. ویژگی های خاص معنویت عبارتند از: فردگرایی و تأکید آن بر تجربه متعالی، یعنی اینکه شخص ممکن است عقاید و اعمال خود را با توجه به تجربیات معنوی خویش پرورش دهند (بیتز،گریفین،باون،کوئینگ و ماراکوکس[21]،2004).

اکثر مردم معتقدند که معنویت و مذهب در جنبه هایی باهم متفاوتند و در
بخش­هایی نیز اشتراکاتی دارند. نتایج یک نظر خواهی از 364 نفرکه دارای
پیشینه­های مذهبی متفاوت بودند نشان داد که معنویت و مذهب در جنبه­هایی با یکدیگر اشتراک دارند: 42 درصد مردم فکر می کردند که این دو موضوع با یکدیگر همپوشی دارند، اما مفاهیم یکسان نیستند. 39 درصد نیز تصور می کردند که معنویت شامل مذهب می شود. اما مفهوم گسترده تر از آن است . می توان با گروه اول موافق بود، چون بر این اعتقادند که شخص می تواند معنویت را تجربه کند، بی آنکه به مذهب و بنیادهای آن وابسته باشد. البته در زندگی واقعی، اکثر مردم تمایز میان معنویت و مذهب را به خوبی تشخیص نمی دهند و بسیاری از مردم راهی رادنبال میکنند که ترکیبی از هر دو است. مثلاً افراد بسیاری که در بنیادهای مذهبی حاضر می شوند راه معنوی بسیار مشخص و فردی را دنبال می کنند که در آن اعتقادات و اعمال خود را تنها بر اساس سنت مذهبی خود بلکه بر اساس مذاهب دیگران نیز بر می گزینند. در واقع بسیاری از موسسات آزادی خواهانه بانی و حامی کلاس هایی می شوند که به شرکت کنندگان کمک می کنند با آموزه ها و اعمال مذاهب مختلف آشنا شوند. برعکس، افراد معنوی اما غیرمذهبی بسیاری هستندکه اعتقادات، ارزش ها و اعمال خود را به صورت التقاطی و با تکیه بر آموزه های مذهبی بنا می کنند (وولف[22]، 1997؛ ترجمه دهقانی، 1386).

2-1-1-2-تعالی

تعالی به تجربیات وحدت بخش یا میان فردی خاص دلالت می کند که به ما حس ارتباطی فراتر از خویشتن شخصی می دهد. با وجود این، به نظر می رسد تجربه متعالی تنها یک روی سکّه است. روی دیگر سکه را می توان «تعالی ادراکی» دانست، که بیشتر شامل ارتباطی شناختی (وکمتر تجربی) با وجودی بس عظیم تر از خودمان می باشد (خداپناهی، 1380).

2-1-1-3- تعالی تجربی

بحث درباب اینکه چه تجربه ای واقعاً متعالی است، فراوان است. امّا به سه نوع آن می توان اشاره کرد. دو نوع بسیار رایج تجربیات متعالی عبارت است از : ملکوتی و عرفانی. گرچه این دو نوع تجربه ممکن است به مثابه «دو قطب تجربیات مذهبی» دیده شوند. اما آنها با یکدیگر همپوشی دارند و در نهایت متحد می شوند (اسپیلکا، 2003). برای مثال تجربیات عرفانی زمانی که دیگرِ شگفت انگیز و مجزایی (چه شخصی و چه غیر شخصی) تجربه می شود، همچنین می تواند تجربه ای ملکوتی باشد (اسپیلکا، 2003). واژه روان شناختی موجود برای تجربه عرفانی اصطلاح مازلو به نام «تجربه اوج» می باشدکه دربرگیرنده احساسات شعف انگیز از حل شدن رها از خود در دنیا، احساس کامل بودن و جذب شدن در دنیا و احساس حضوری بی تقلا در زمان و مکان حاضر می باشد (خداپناهی، 1380).

تجارب متعالی ممکن است در طول انجام طیف وسیعی از فعالیت ها، خواه مذهبی و خواه غیر مذهبی احساس شوند. مثلاً فعالیت های مذهبی خاصی که ممکن است به حس تعالی ختم شوند عبارت اند از مراقبه، دعا و مناجات، شرکت در مراسم نیایش، گوش دادن به موسیقی مذهبی، تأمل در نوشته های مقدس یا شرکت در پایکوبی های مذهبی با وجود این، افراد بسیاری چه مذهبی وچه غیر مذهبی، حس تعالی را در موقعیت هایی تجربه می کنند که به ظاهر مذهبی نیستند. چنین مواردی ممکن است فعالیت های جنسی، لذت بردن از زیبایی طبیعی، داشتن تجربیات نزدیک به مرگ، تن آرامی عمیق یا ارتباط صمیمی و نزدیک با گروهی از مردم باشد. حس تعالی ممکن است حتی به هنگام انجام امور بسیار تنش زا یا پیش پا افتاده نیز تجربه شود (وولف، 1997؛ ترجمه دهقانی، 1386).

2-1-1-4-مدل مقابله ای سنجش

پارگامنت (2000) ، توصیف بسیار دقیقی را از نظریه پیچیده خود ارائه می دهد. در ادامه ایده های اصلی پارگامنت که ارتباط بیشتری با فعالیت بالینی دارند، توصیف خواهد شد. محور اصلی کتاب پارگامنت آن است که همگی ما از یک چارچوب اساسی برای فهم زندگی (چه گفته و چه نا گفته) برخوردار هستیم که تعیین کننده واکنش ما در مقابل رویدادهای استرس زا می باشد. پارگامنت (2000) این چار چوب تفسیری را سیستم جهت گیری می نامد و از آن به عنوان یک شیوه کلی برای نگاه به دنیا و مقابله با مشکلات آن یاد می کند. به طور دقیقتر چنین چارچوبی در بر گیرنده «عادات، ارزش ها، روابط، باورهای کلی، و شخصیت» می باشد. به لحاظ عمده، چنین چارچوبی یک چارچوب ارجاعی و طرحی از خود و جهان برای پیش بینی و کنار آمدن با رویدادهای زندگی است. انسان از این سیستم جهت گیری به هنگام مشکلات بهره گرفته و آن را کمک یا مانعی درفرایند مقابله به حساب می­آورد. بنابراین سیستم جهت گیری یک لنز تفسیری است که از طریق آن به رویدادهای زندگی، چه منفی وچه مثبت می­نگریم. این لنز می تواند از جنس مذهبی یا غیر مذهبی باشد. این سیستم جهت گیری نه تنها به عنوان یک چارچوب تفسیری عمل می کند، بلکه بر شیوه مقابله با استرس نیز تأثیر می گذارد. این روشهای مقابله شامل افکار ملموس، احساسات، رفتارها و تعاملات می باشد که در هنگام مشکلات از آنها می­توان بهره برد. پارگامنت(2000) معتقد است که در مقابله با استرس یکی از دو مورد زیر را در ارتباط با سیستم جهت گیری خود انتخاب می کنیم: 1) سیستم جهت گیری بنیادی خود را حفظ کرده و از آن برای مقابله استفاده می کنیم. 2) به علّت اینکه آنرا در مقابله با مشکلات و یا در مواجه با عوامل استرس زا سودمند نمی یابیم تغییر می دهیم. هیچ قاعده مشخصی نمی تواند تعیین کند که از میان حفظ یا تغییر دیدگاهها کدام یک سودمند تر است.

در یک مثال بسیار بارز، پارگامنت(2000)، جوانی را توصیف می کند که اخیراً در طی یک حادثه رانندگی باعث کشته شدن اعضای خانواده اش شده و وی را دچار دردی مزمن و طاقت فرسا کرده بوده. پیش از تصادف این زن جوان پر انرژی، محبوب، خوش بین، و علاقه مند به تحصیل در دانشگاه، ازدواج و یک زندگی پر بار بوده است. اما پس از تصادف بسیاری از چیز هایی که برای آنها اهمیت زیادی قائل بود-دوستان، خانواده، شغل سر زندگی و استقلال- را از دست داد.


[1]. Myers

[2] . Spilka

[3]. knowledge

[4]. love

[5]. meaning

[6]. peace

[7]. hope

[8]. connectedness

[9]. compassion

[10]. wellness

[11]. Integration

[12]. psycho sproritual

[13]. transpersonal

[14]. nicholls

[15] . Piedmont

[16]. Sense of connectedness

[17]. universality

[18]. prayer fulfillment

[19]. hay & Morisy

[20]. Pargament

[21] . Beatz, Griffin, Bowen, Koenig & Marcoux

[22] . Wulff


دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش هیجانی و سلامت روانی

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش هیجانی و سلامت روانی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 54 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 38
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش هیجانی و سلامت روانی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

مقدمه

اصطلاح هوش هیجانی در سال (1995) توسط دانیل گلمن 1 مطرح شد و بحث های بسیاری را بر انگیخت هوش هیجانی 2 با توانایی درک خود و دیگران یعنی شناخت هرچه بیشتر احساسات ،‌عواطف خویش و ارتباط و سازگاری فرد با مردم و محیط که پیوند دارد .

پژوهشگران با ارزیابی مفاهیمی چون مهارتهای اجتماعی . توانایی های بین فردی ، رشد روانی و وقوف فرد بر هیجانهای خویش و توان کنترل آن هیجان ها توصیف و تبین هوش هیجانی غیر شناختی پرداخته اند .

بار – آن هوش هیجان ( هوش غیر شناختی ، را عامل مهمی در شکوفایی توانایی های افراد برای کسب موفقیت در زندگی تلقی می کند آن را با سلامت عاطفی و در مجموع با سلامت روانی مرتبط می داند

باز آن را برای اولین بار در سال 1980 هوش بهر هیجانی را مطرح کرد و در همان سالبه تدوین پرسشنامه هوش هیجانی پرداخت به اعتقاد بار آن هوش شناختی تنها شاخص عمده برای پیش بینی موفقیت افراد نسیت ، زیرا بیشاری از افراد با هوش شناختی بالایی دارند ولی آن طور که باید در زندگی موفق نیستند .

با وجود این سنجش بهر اجتماعی 1 به نحوی روز افزون در تعیین و تشخیص حدود و توانایی های ذهنی و رفتاری افراد اعم از هنجار و ناهنجار مورد استفاده قرر می‌گیرد. بدیهی است با توجه به اشارة مختصری که به کاستی های این مقیاس شده توقع پافشاری بر نتایج مرتمت مرتب بر آن از احتیاط علمی به دور است .شایان به ذکر است که با همة تلاشهایی که از سال 1995 تا کنون برای تبیین و تعریف هوش به عمل آمده ، بعد عاطفی یا هیجانی آن بدان گونه که باید مورد توجه قرار نگرفته است .

از این تاریخ به بعد گزارش کسانی که از دیر باز در اندیشة تدوین ابزاری برای سنجش این حیطه ذهنی غیر شناختی بودند و می خواستند آن را با معیار مناسب دیگری محک بزنند و جلوه های آن را با عدد و رقم مجسم کنند منتشر شد و در اختیار اندیشمندان . روان شناسان قرار گرفت .

این که تلاش جدید تا چه اندازه روشنگر بخش دیگری از واقعیت های پیچیده ذهن آدمی است موضوعی است که آینده به آن پاسخ خواهد گرفت .


تعریف و پیشینه هوش هیجانی :

تعریف هوش هیجانی نیز مانند هوش غیر شناختی دشوار است این اصطلاح از زمان انتشار کتاب معروف گلمن (1995) به گونه ای گسترده به صورت بخشی از زبان روزمره درآمد و بحثهای بسیاری را بر انگیخت گلمن مصاحبه ای با جان اینل (1996) هوش هیجانی را چنین توصیف می کند : « هوش هیجانی نوع دیگری از هوش است این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاه از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است توانایی اداره مطلوب خلق و خوی با وضعروانی ، کنترل و تکانش ها است عاملی که به هنگام شکست ناشی از دست نیافتن به هدف در شخص ایجاد انگیزه و امید می کند . هم حسی یعنی آگاهی از احساسات افراد پیرامون شماست مهارت اجتماعی یعنی خوب کنار آمدن با مردم و کنترل هیجانهای خویش در رابطه با دیگری و توانایی تشویق و هداست آنان است »

گلمن در همین مصاحبه ضمن مهم شمردن هوش شناختی و هیجانی می گوید هوش بهر ( ) در بهترن حالت خود تنها عامل 20 درصد از موفقیت های زندگی است ، 80 درصد موفقیت ها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گروه مهارت هایی است که هوش هیجانی را تشکیل می دهد .

« هوش غیر شناختی ابعاد شخصی هیجانی اجتماعی و حیاتی هوش را که اغلب بیش از جنبه های شناختی آن در عملکرد های روزانه مؤثرند مخاطب قرار می دهد .

هوش هیجانی با توانایی درک خود و دیگران ( خود شناسی و دیگر شناسی ) ارتباط با مردم و سازگاری فرد با محیط پیرامون خویش و پیوند دارد . به عبارت دیگر هوش غیر شناختی پیش بین موفقیت های پیرامون خویش و پیوند دارد یه عبارت دیگر ههوش غیر شناختی پیش بین موفقیت های فرد رادر میسر می کند و سنحش و اندازه گیری آن به منزله اندازه گیری و سنجش و توانایی های شخص براس سازگاری با شرایط زندگی و ادامة حیات در جهان است . ( بار – آن ، 1997 ص 28)

پیتر سالوی (1990) ضمن اختراع اصطلاح سواد هیجانی به پنج حیطه در این مورد اشاره می کند .

شناخت حالات هیجانی خویش :‌ یعنی خود آگاهی

اداره کردنهیجان ها : یعنی مدیریت هیجانها ، به روش مناسب

خود انگیزی یعنی کنترل تکانش ها تا تأهیر در ارضای خواسته ها و توان رار گرفتن در یک وضعیت روانی مطلوب

تشخیص دادن وضع هیجان دیگران ،‌همدلی

برقراری رابطه با دیگران

پیشینه مطالعه هوش غیر شناختی

پیشینه هوش هیجانی را می توان در ایده های و کسلر بههنگام تبین جنبه های غیر شناختی هوش و عمومی جست و جو کرد و کسلر در صفحه 103 گزارش 1942 خود دربارة هشومی نویسد « کوشیده ایم نشان دهم که علاوه بر عوامل هوشی ، عوامل غیر هوشی ویژه ای نیز وجود دارد که می توان رفتار هوشمندان را مشخص کند نمی توانیم هوش عمومی را مورد سنجش قرار دهیم کتفکر اینکه آزمون ها و معیارهایی نیز برای سنجش عوامل غیر هوش در بر داشته باشد » و کلسر در صدد آن بود که جنبه های غیر شناختی و شناختی هوش عمومی را با هم بسنجد تلاش او در این زمینه را می توان در استفاده وی از کاربرد خرده آزمون های تنظیم تصاویر ، درک و فهم که دو بخش عمدة آزمونوی را تشکیل می دهد دریافت . در خرده آزمون درک و فهم که دو بخش عمدة آزمون وی را تشکیل می دهد دریافت . در خرده آزمون درک و فهم «سازگاری اجتماعی» و در تنظیم تصاویر شناخت و تمیز « موفقیت های اجتماعی ، مورد بررسی قرار می کیرد ،‌پژوهش های انجام شده توسط سیپس و همکارانش (1987) نیز نشان می دهد که بین درک و فهم تصاویر و شاخص های هوش اجتماعی پرسشنامه شخصیت کالیفرنیا هم بستگی معناداری وجود دارد . (شریفی ، 1375 )

علاوه بر این موارد ، و کلسر در کارهای خود به تلاشهای «دال»1 مبنی بر سنجش جهات غیر شناختی هوش نیز اشاره کرده است و نتیجه کوشش های دال همان گونه که پیش از این عنوان گردید ، در مقیاس رشد اجتماعی وایلند منعکس است .

پژوهشگران از طریق سنجش مفاهیمی مانند مهارتهای اجتماعی توانمندیهای بین فردی را رشد روانشناختی ؤ آگاهی های هیجانی که همگی مفاهیمی مرتبط با هوش هیجانی هستند بر روی ابعاد این نوع هوش پرداخته اند و دانشوران علوم اجتماعی نیز به کشف روابط بین هوشی هیجانی سبک های مختلف مدیریت و رهبری و عملکردهای فردی و تغییرات درونی فردی . اجتماعی و انجام ارزش یابی از عملکرد های فردی و گروهی همت گماشته اند .



1- Golemar , Diniel

2- e motional in teliqence

1- اندازه گیری هوش اجتماعی

1-Dalle


مبانی نظری و پیشینه پژوهش درباره پرخاشگری

مبانی نظری و پیشینه پژوهش درباره پرخاشگری
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 77 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 32
مبانی نظری و پیشینه پژوهش درباره پرخاشگری

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

پرخاشگری

رفتارهای ضد اجتماعی و پرخاشگری در زمره شایع ترین علل ارجاع کودکان و نوجوانان به کلینیک­های بهداشت روانی هستند. آنچه باعث توجه محققان به رفتارهای پرخاشگرانه شده، اثر نامطلوب آن بر رفتارهای بین فردی و همچنین اثر ناخوشایند آن بر حالات درونی و روانی افراد است. عدم مهار رفتارهای پرخاشگرانه از یک سو می تواند باعث ایجاد مشکلات بین فردی و جرائم مختلف شده و از سوی دیگر درونریزی را نیز به همراه دارد و باعث انواع مشکلات جسمی و روانی می­شود (الیس، 1999).

پرخاشگری رفتار منحصر به فردی نیست. در اصل این کلمه به رفتارهایی اشاره دارد که افراد انجام داده و باعث آسیب های عاطفی، روانشناختی و جسمانی به دیگران می شوند. ضربه زدن، لگد زدن یا مشت زدن یک کودک به کودکان دیگر تصور قالبی اکثر افراد از پرخاشگری دوران کودکی است، اما انواع دیگر رفتارها را نیز می توان به عنوان رفتار پرخاشگرانه طبقه بندی کرد. رفتارهایی نظیر پخش شایعات زشت در مورد دیگری، طرد عمدی یک فرد از گروه، اسم گذاری و مسخره کردن دیگران نیز در زمره رفتارهای پرخاشگرانه قلمداد می شوند. اکثر کودکان در چند مرحله از دوران تحصیلی خود با رفتارهای پرخاشگرانه مواجه می شوند(نواکو، وهمتاب، 1998؛ به نقل از ابوالمعالی و همکاران، 1388).

پرخاشگری از مسائل مبتلا به دوران نوجوانی است. همه روزه در مدارس و خیابان­ها نوجوانانی مشاهده می شوند که به زد و خورد، دعوا و رفتارهای پرخاشگرانه می پردازند و به همین علت مورد تنبیه انضباطی چه در مدارس و چه در خانه قرار می گیرند. نوجوانان پرخاشگر معمولا قدرت مهار رفتار خود را ندارند و رسوم و اخلاق جامعه ای که در آن زندگی می کنند را زیر پا می گذارند، در اغلب موارد والدین و اولیای مدارس با آنها درگیری پیدا می کنند و حرکات آنها گاهی به حدی باعث آزار و اذیت اطرافیان می شود که به اخراج آنها از مدرسه می انجامد. آنچه که باعث توجه محققان به رفتار پرخاشگرانه شده است اثرات نامطلوب آن بر رفتار بین فردی و همچنین اثر ناخوشایند آن بر حالات درونی و روانی افراد است. عدم مهار رفتار پرخاشگرانه علاوه بر اینکه می تواند باعث ایجاد مشکلات بین فردی و جرم، بزه و تجاوز به حقوق دیگران شود، می تواند درون­ریزی شده و باعث انواع مشکلات جسمانی و روانی مانند زخم معده، سردردهای میگرنی و افسردگی گردد (الیس، 1999). برخی از مشکلات جدی اجتماعی مانند کودک/ همسرآزاری و اشکال مختلف کشمکش بین گروهی به روشنی ریشه در خشم و ناتوانی مهار برانگیختگی خشم دارد (نواکو، وهمتاب، 1998؛ به نقل از ابوالمعالی و همکاران، 1388).

پرخاشگری مربوط به یک سن و دوره خاصی نیست و همان­طور که در تحقیقات متعدد مشخص شده است، پرخاشگری و خشونت از سنین خردسالی وجود داشته و در طول زمان تداوم یافته و در نوجوانی و بزرگسالی ادامه می­یابد (صادقی، احمدی و عابدی، 1381).

بیشترین بروز و ظهور پرخاشگری در سنین نوجوانی است (کاپلان و سادوک، 1387). تحقیقات میزان بالایی از جرم های خشونت آمیز از جمله ضرب و جرح، دزدی، آتش افروزی، قتل و تجاوز را بین نوجوانان نشان می­دهد. این نوع انحرافات به احتمال زیاد ماهیتی پرخاشگرانه و خشونت­آمیز دارند.

با توجه به اثرات ناخوشایند رفتار پرخاشگرانه، مدت مدیدی است که عصبانیت و خشونت به عنوان مشکلی جدی در دوران نوجوانی تلقی گردیده و نیاز به بررسی های بالینی و قانونی دارد. نوجوانانی که در مهار خشم خود دچار مشکل می شوند و اغلب رفتارهای خشن از خود بروز می دهند، هدف روش­های متعددی قرار گرفته­اند. محققان زیادی در پی تمهیدات و روش هایی برای مهار پرخاشگری و درمان آن بوده­اند بوده­اند (فایندلر[1] و اکتون[2]، 1987).

یکی از روش های رفتاردرمانی شناختی است که در مشکلات رفتاری نوجوانان نیز مداخلات سودمندی ارائه داده و در درمان و مهار خشم نیز کارایی آن مورد تایید قرار گرفته است، دیدگاه الیس و درمان عقلانی- رفتاری- عاطفی می­باشد. در دیدگاه الیس خشم به علت تاثیر افکار غیرمنطقی بر احساسات و رفتار افراد ایجاد می شود و درمان پرخاشگری نیز بوسیله تصحیح و تغییر افکار غیرمنطقی و جایگزین نمودن افکار منطقی صورت می گیرد (الیس، 1999).



[1]. Ecton

[2]. Feindler


مبانی نظری و پیشینه پژوهش درباره خلاقیت

مبانی نظری و پیشینه پژوهش درباره خلاقیت
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 86 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 40
مبانی نظری و پیشینه پژوهش درباره خلاقیت

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

خلاقیت

مثل هر مفهوم نظری و انسانی دیگر، تعریف خلاقیت نیز تابع گرایشات و برداشت های شخصی و مکتبی صاحبنظران است که در مجموع مشابه به نظر می رسند. بمنظور جلوگیری از طولانی شدن بحث، ذیلا به ذکر تعاریف خلاصه چند تن از مشاهیر زمینه تحقیقات و منابع علمی خلاقیت اشاره می گردد.

- فرهنگ توصیفی اصطلاحات روانشناسی: "تفکرخلاق تفکری است که مشخصه اصلی آن توانائی کنارگذاشتن فرض های غیرلازم و زایش افکاراصیل است "(برونو، 1370).

- استیفن رابینز[1](1991): "خلاقیت به معنای ترکیب ایده ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده هاست "(طالب زاده و انوری، 1375).

- استین، پارنس و هاردینگ[2](1962): "خلاقیت همان چیزی است که به ایجاد یک کار جدید منجر می شود، که در زمانی به عنوان یک چیز قابل دفاع یا مفید یا خشنود کننده مورد قبول گروه قابل توجهی قرار گیرد".

- مدنیک[3] (1962): "خلاقیت عبارت از سازمان دادن به عناصر همخوانده به صورت ترکیبهای جدیدی است که به خواسته های خاص پاسخ می دهند یا اینکه به گونه ای مفید هستند ".

- فاکس[4] (1966):" فرآیند خلاق به هر نوع فرآیند تفکری گفته می شود که مساله را به طریق مفید و بدیع حل کند".

- هورلاک[5] (1982): "خلاقیت در واقع همان شکل کنترل شده تخیل است که منجر به نوعی ابداع و نوآوری می گردد".

- استرنبرگ[6] (1989): " خلاقیت ترکیبی از قدرت ابتکار، انعطاف پذیری و حساسیت در برابر نظریاتی که یادگیرنده را قادر می سازد خارج از نتایج تفکر نامعقول به نتایج متفاوت و مولد بیندیشد که حاصل آن رضایت شخصی و احتمالا خشنودی دیگران خواهد بود"( کفایت، 1373).

- لوتانز[7](1992): "خلاقیت به وجود آوردن تلفیقی از اندیشه ها و رهیافت های افراد و یا گروهها در یک روش جدید، است"(انوری، 2007).

- فرانکن[8] (2005): "خلاقیت رویکرد خلق یا تشخیص ایده ها و احتمالاتی است که در حل مسئله یا در ارتباطات انسانی و سرگرم کردن خود و دیگران مفید است"وی اضافه می کند که برای خلاق بودن، افراد باید قادر باشند که مسائل را از دیدی تازه بنگرند، احتمالات و جایگزینهای بدیع خلق نمایند ( همتی، 1387).

- هالپرن [9]: خلاقیت توانائی شکل دادن به ترکیب تازه ای از نظرات یا ایده ها برای رسیدن به یک نیاز یا تحقق یک هدف می باشد"( سایت فکر نو، به نقل از نگین برات، 1382).

- تورنس[10] (1973): "خلاقیت عبارت است از حساسیت به مسائل، کمبودها، مشکلات وخطاهای موجود در دانش، حدس زدن، تشکیل فرضیه هایی در باره این کمبودها، ارزشیابی و آزمایش این حدسها و فرضیه ها و احتمالاً اصلاح و آزمودن مجدد آنها و در نهایت نتیجه گیری ". تورنس که تحت تاثیر چهارچوب نظری گیلفورد است خلاقیت را مرکب از چهار عامل اصلی می دانند که عبارتند از:

1- سیالی[11] : توانائی تولید تعداد بی شماری ایده در قالب تصویر با فرض پاسخ و عقیده در مورد آن.

2- ابتکار[12] : توانائی تولید ایده هایی که از ایده های عادی و رایج متفاوت است.

3- انعطاف پذیری[13] : توانائی تولید انواع گوناگون و متنوع ایده ها در قالب تصویر و ارائه راه حلهای نو.

4- بسط[14] : توانائی اضافه کردن جزئیات یا تکمیل ایده های تصویری( کفایت، 1373).

به زبان ساده می توان گفت : "خلاقیت عبارت است از بکارگیری توانائیهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید ". از مضامین بکار گرفته شده در تعاریف فوق چنین برمی آید که اولاً ماهیت خلاقیت به چگونگی تفکر انسان و نتیجه آن بستگی دارد و ثانیاً مشتمل بر یافتن راهها و روش های جدید و مؤثر می باشد. بنابراین بدون وجود سه ویژگی اساسی:

1- ذهنی بودن[15]

2- نوبودن[16]

3- موثر بودن [17]

نمی توان لفظ خلاقیت را بر یک فرآیند و فعالیت ذهنی و یا عملکرد اطلاق نمود.



[1] .Robbins,S

[2] .Steine, Parnes & Harding

[3] .Mednick

[4] .Fox

[5] .Hulark

[6] .Sternberg,R

[7] .Lotans

[8] .Franken,R

[9] .Holpern

[10] .Torence

[11] .Fluency

[12] .Originality

[13] .Flexibility

[14] .Elaboration

[15] .Mental

[16] .New(Innovative)

[17] .Effective


مبانی نظری و پیشینه پژوهش اضطراب

مبانی نظری و پیشینه پژوهش اضطراب
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 54 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 35
مبانی نظری و پیشینه پژوهش اضطراب

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

اضطراب

به حالتی اشاره دارد که به موجب آن فرد، بیش از اندازه درباره اتفاق افتادن چیز وحشتناکی در آینده ، نگران ، تنیده و ناراحت است. اضطراب هم عنصر شناختی وهم عاطفی دارد. وقتی مضطرب هستید ، احساس می کنید اتفاق وحشتناکی روی خواهد دادکه قدرت تغییر دادن آن را ندارید . بعد روی نگرانی های درونی خود متمرکز می شوید ، و درباره احتمال خطر یا تهدید ، گوش به زنگ یا بیش از حد مراقب می گردید. اضطراب بیشتر آینده گرا وکلی است و زمانی مایه نگرانی بالینی می شود که به چنان سطح وسیعی رسیده باشد که توانایی عمل کردن در زندگی روزمره را مختل کند به طوری که فرد دچار حالت ناسازگارانه ای شده باشد که مشخصه آن واکنشهای جسمانی وروانی شدید است . این تجربیات ، شدید ، غیر منطقی وتوانکاه ،اساس اختلال های اضطرابی هستند .

اضطراب شامل احساس عدم اطمینان ، احساس درماندگی وبرانگیختگی فیزیولوژیکی می باشد(ساراسون[1] ،1987). برای اولین بار در قرن پانزدهم میلادی به معنای فشار جمعی معرفی شد . از نظر هیجانی ، اضطراب موجب خود بیمار انگاری ، غیبت از کار ، سوء مصرف مواد روا نگردان و کاهش عزت نفس می گردد(نوریان وهمکاران،1390).

فروید اضطراب را یک پدیده روزمره وراهی برای توضیح روان آزردگی قلمداد می کند(خدا پناهی ، 1379). اضطراب معمولاً به عنوان احساس پراکنده ، مبهم و نامطبوع ترس وتشویش معرفی می شود(ساراسون، 1987). اضطراب هیجانی است که باعث می گردد درافراد، احساس دلشوره ونگرانی به وجود آید و آنان را وادار به تغییر سازش سازد( کامکاری، 1385). فروید اضطراب را به سه نوع تقسیم کرده است:

الف - اضطراب واقعی: هنگامی تجربه می شود که شخص با تهدید ها وخطرات بیرونی مواجه باشد.

ب – اضطراب نوروتیک[2] : زمانی بروز می کند که تکانه های نهاد[3] موجب تهدید فرد در برابرقطع کنترل های من و ظهور رفتارهای که منجربه تنبیه وی خواهند گردید ، می شود.

ج – اضطراب اخلاقی[4] : وقتی ظاهر می شود که فرد عملی برخلاف وجدان اخلاقی یا ارزش های اخلاقی خویش انجام داده یا حتی در نظر دارد انجام بدهد وبه این دلیل احساس گناه بکند(آزاد ، 1378)

2-2-1 ماهیت اختلال های اضطرابی

افراد مبتلا به اختلال های اضطرابی[5] در اثر احساس های مزمن و شدید اضطراب درمانده می شوند . این احساس ها به قدری نیرومند هستند که افراد مبتلا به این اختلال ها قادر نیستند فعالیت های روزمره خود را انجام دهند. اضطراب آنها ناخوشایند است و باعث می شود نتوانند از موقعیت های عادی لذت ببرند، اما علاوه بر آن ، آنها می کوشند از موقعیت های که باعث می شوند احساس اضطراب کنند ، اجتناب ورزند . در نتیجه آنها فرصت های را برای خوش گذرانی یا عمل کردن طبق تمایلشان از دست می دهند .

میزان شیوع مادام العمر اختلالات اضطرابی برای زنان 5/30 درصد مردان 2/19 درصد گزارش شده است. نگاهی سطحی به آمار مراجعان روان پزشکان وروان شناسان در ایران نشان می دهد که اختلالات مورد نظر ، شایع ترین علت مراجعه به این متخصصان را تشکیل می دهند. شاید تمامی آنها قبل ازمراجعه ، تلاش زیادی جهت کنترل علایم مختلف بیماری خود به ویژه نشانه های عاطفی نموده ولی به دلیل بی تأثیر بودن آنها، به ناچار به درمانگران مراجعه کرده اند. به عبارت دیگر، همه آنها قبل از مراجعه ، راهبرد های ناکارآمدی را به کار گرفته اند. به علاوه ، به دلیل نگرش منفی مردم ایران به اختلالات روانی ودرمانگران ذیصلاح ، تلاش شخصی جهت کنترل این علایم بسیار جدی تر بوده وغالباً بعد از تحمل ناراحتی های زیاد وطولانی این اختلالات ،تصمیم به دریافت کمک های تخصصی گرفته می شود. از آنجا که اکثر این افراد شناخت کافی از راهبرد های مناسب برای تقلیل ناراحتی های خود ندارند ومعمولاً با فاصله نسبتاً زیادی از شروع بیماری خود مراجعه می کنند، طبیعی است که بیماریشان مزمن شده واثر بخشی درمانهای تخصصی را کاهش می دهند(سیدمحمدی،1379).



[1] - Sarason

[2] - Neurotic

[3] - Id impulses

[4] - Moral anxiety

[5] - Anxiety disorders


مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعصب

مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعصب
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 122 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29
مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعصب

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

تعصب

تعصّب از مادّه «عَصَبَ» در اصل به معنای رشته هایی است که مفاصل استخوانها و عضلات را به هم پیوند می‌دهد. سپس این مادّه به معنای هر نوع وابستگی شدید فکری و عملی آمده است که غالبا بار منفی دارد؛ هر چند وابستگی مثبت نیز در مفهوم آن هست (حسینی، 1386).

درلغت نامه دهخدا در معنای تعصب کردن آمده است:" جانب داری کردن، طرفداری شدید کردن، حمایت بدون چون و چرا کردن، عصبیت کردن" (لغت نامه دهخدا).

تعصب در فرهنگ عمید، جانب داری کردن از کسی یا از طریقه و مذهبی، حمایت و یاری کردن، به چیزی دلبسته و مقید بودن و سخت از آن دفاع کردن، معنی شده است (فرهنگ عمید).

همچنان دیگر فرهنگ ها تعصب را جانب داری کردن، حمایت کردن، حمیت داشتن، پرخاش کردن، سخت گرفتن، حمیت، عصبیت وسختگیری ترجمه کرده اند. تا این جا فکر نمی‌شود نقصی کلی یا جزیی درآن متصور باشد و مورد نکوهش قرارگیرد. چه بسا که در مواردی مثبت و پسندیده نیزمی باشد. اما کاربرد این واژه در اصطلاح در واقع مغایر و مناقض معنای لغوی آن است (رومان، 1387).

”تعصب” و”عصبیت” در اصل از ماده”عصب” به معنی رگ ها و پی‌هایی است که مفاصل را به هم ارتباط می‌دهد، سپس هر گونه ارتباط و به هم پیوستگی را تعصب و عصبیت نامیده‌اند، اما معمولا این لفظ در مفهوم افراطی و مذموم آن به کار می‌رود. تعصب و تحجر به‌ معنای‌ ایستایی، تحول‌ ناپذیری، جمود و برنتابیدن‌ فرهنگ‌ و ارزش‌های حق‌ و متعالی‌ است‌ که‌ هم‌ در ساحت‌ بینش‌ و دانش‌ (تحجر) و هم‌ در حوزه‌ گرایش‌ و رفتار (جمود) بروز و ظهور دارد و عقل‌ و دل‌ و ابزارهای‌ معرفت‌یاب‌ و منابع‌ شناخت‌زا را نیز شامل‌ می‌گردد (مطهری، 1377).

تعصب، حالتى روانى است که به صورت حمایت و دفاع از خود و متعلقات خود بروز مى‏کند. این تعلقات، شامل وابستگى‏هاى دینى، ملکى، وطنى، ملى، منطقه‏اى و حتى شغلى و روابط استاد و شاگرد مى‏باشد. این حالت، ریشه در خودخواهى، خود پرستى و سلطه بر تمامى فعالیت‏هاى درونى و برونى دارد و به همین خاطر، از رذائل اخلاقى شمرده شده، منشأ بسیارى از مفاسد اخلاقى و رفتارى مى‏گردد(سایت آیینه رشد، 1384).

تعصب در اصطلاح سختگیری خود خواهانه، پرخاشگرانه و گاه ستیزه جویانه برای نشان دادن برتری غیرواقعی نسبت به همتاها درشرایط و موقعیت های همسان است. از این دید گاه تعصب رنگ منفی به خود می گیرد وباعث ایجاد مشکل های اساسی دریک اجتماع، در بین اقوام، مذاهب وسایر گروهای انسانی می گردد (رومان، 1387).

اقسام تعصّب

تعصّب و حمیّت به دو قسم مذموم و غیرمنطقی و ممدوح و منطقی تقسیم می شود؛ هرچند غالبا این واژه در منابع دینی در بخش منفی و مذموم به کار رفته است. اگر تعصّب و وابستگی انسان به امور غیرمنطقی همچون نژاد، قبیله و امثال آن باشد، تعصّب مذموم نامیده می شود و در قرآن و روایات از آن به نام «تعصّب جاهلی» یاد شده است و اگر تعصّب و وابستگی نسبت به امور مثبت همچون دین و آیین و مذهب از روی علم و آگاهی باشد، به آن تعصّب مثبت و ممدوح گفته می شود (حسینی، 1386).

تعصب ممدوح و مذموم در آیات و روایات: تعبیر دیگر که از عصبیت در آیات و روایات آمده” حمیت” یا” حمیت جاهلیت” است.” حمیت” در اصل از ماده” حمی” به معنی حرارت است و سپس در معنی غضب و بعدا به معنی نخوت و تعصب آمیخته با غضب به کار رفته است. این واژه گاه در همین معنی مذموم (توأم با قید جاهلیت ، یا بدون آن) و گاه در معنی ممدوح و پسندیده به کار می‌رود و اشاره به غیرت منطقی و تعصب در امور مثبت و سازنده است (مکارم شیرازی، 1374).

فطری بودن غیرت و تعصب

دین اسلام مساله غیرت و تعصب را باطل معرفی نکرده و بلکه اصل آن را حفظ نموده است. زیرا غیرت ریشه در فطرت انسانی دارد و اسلام هم دین فطرت است. البته در جزئیات تعصب دخالت کرده و فرموده است آن قدر از غیرت و تعصب که مطابق با فطرت است حق می‌باشد ولی شاخ و برگی که اقوام به آن داده‌اند باطل می‌باشد. مثلا در طی زندگی مواقعی وجود دارد که شخص احساس می‌کند دیگران به منافع او تجاوز می‌کنند ورعایت احترام مقدسات (مثلاً اطفال و ناموس ) او را نمی‌کنند ویا درصدد هستند آبروی او را بریزند وخاندان او را هتک حرمت نمایند، در اینجا است که باورهای دینی او را وادار به دفاع می‌سازد. به عبارت دیگر لزوم دفاع از خود و از متعلقات خود حکمی است که فطرت، به گردن بشر انداخته است. البته نحوه بکار بردن این نیرو و اطاعت از این حکم فطرت به دو گونه می‌باشد: یکی به نحو شایسته یعنی بکارگیری تعصب وغیرت انسانی برای دفاع از حق خود ودیگری به نحو ناشایست ومذموم‌؛ یعنی خود عمل باطل باشد وبرای حفظ باطل هم انجام گیرد که معلوم است در این صورت چه فساد وشقاوتی در پی دارد وچقدر نظام امور زندگی را به هم می‌زند (طباطبایی، 1374).

تعصبات شدید نژادی و قبیلگی بدون شک انسان به هر سرزمین یا قبیله و نژادی تعلق داشته باشد نسبت به آن عشق می‌ورزد و این پیوند علاقه او با سرزمین و قوم و نژادش نه تنها عیب نیست بلکه عامل سازنده‌ای برای همکاریهای اجتماعی او است. ولی اگر این امر از حدش بگذرد به صورت مخرب و گاه فاجعه‌آفرین درخواهد آمد و منظور از تعصب نژادی و قبیلگی که مورد نکوهش قرار می‌گیرد همین” افراط” است. دفاع افراطی از قوم و قبیله و نژاد و وطن ، سرچشمه بسیاری از جنگها در طول تاریخ بوده است و عاملی برای انتقال خرافات و زشتیها -تحت عنوان آداب و سنن قبیله و نژاد- به اقوام دیگر شده است. این دفاع و طرفداری افراطی گاه به جایی می‌رسد که بدترین افراد قبیله در نظر او زیبا و بهترین افراد قبیله دیگر در نظر او زشت و شوم است و همچنین آداب و سنت‌های زشت و زیبا و به تعبیر دیگر تعصب نژادی پرده‌ای است از خودخواهی و جهل که بر روی افکار و درک و عقل انسان قرار می‌گیرد و قضاوت صحیح را از کار می‌اندازد. این حالت عصبیت در میان بعضی اقوام صورت حادتری دارد، از جمله گروهی از اعراب که به تعصب، معروف و مشهورند (وب سایت پژوهه، 1392).


مبانی نظری و پیشینه پژوهش شیوه های حل تعارض

155 دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش درباره شیوه های حل تعارض
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 63 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29
مبانی نظری و پیشینه پژوهش شیوه های حل تعارض

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

شیوه های حل تعارض (بین فردی)

تعاریف تعارض

در فرهنگ­ لغات­ فارسی، تعارض­ به ­معنای «متعرض­ و مزاحم­ یکدیگر شدن، با هم­ خلاف­ کردن ­و اختلاف­ داشتن» معنی ­شده ­است (عمید، 1381).

از تعارض­ تعاریف­ زیادی­ بعمل ­آمده ­است. چند نمونه ­از این­ تعاریف، تعارض ­را این‌گونه ­تشریح –می‌کنند: «تعارض­ رفتاری­ است­ که ­به ­وسیله ­برخی­ از اعضاء سازمان ­در جهت ­مخالفت­ با دیگر اعضاء صورت­ می‌گیرد»،

«تعارض­ فرآیندی ­است­ که ­موقعی­ بوجود می­آید که ­یک­ طرف ­چنین ­درک­ کند ­که ­طرف­ مقابل­ در پی­ مقابله با اوست­ یا آن‌که ­می­خواهد مانع ­رسیدن ­وی ­به ­هدف­ مورد نظرش ­بشود. » یا «تعارض­ وقتی ­شکل­ می­گیرد که فعالیت­های­ ناسازگار رخ­ دهند. » (رابینز، 1385).

«تعارض فرآیندی ­است ­که ­در آن­ نوعی ­تلاش­ آگاهانه ­به ­وسیله ­الف­ انجام ­می­گیرد تا تلاش­های ­ب­ را خنثی کند؛ البته­ از طریق ­سد کردن­ راه ­او، که­ در نتیجه ­ب ­در مسیر نیل­ به ­هدف­ مستأصل ­می­شود؛ یا آن­ که ­الف­ بدان وسیله ­بر میزان­ منافع ­خود می­افزاید. » (رابینز، 1380).

«پوت­نام­ و پول[1]، تعارض­ را تعامل ­افراد وابسته ­به ­هم ­که ­درک­ متفاوتی­ از اهداف، مقاصد و ارزش­ها دارند، می‌داند که ­هر کدام ­طرف­ دیگر را مخالف­ این ­اهداف­ می­داند. »، «تامپسون[2]، تعارض­ را هر رفتاری ­که ­از جانب­ اعضای ­یک­ سازمان ­به ­منظور مخالفت­ با سایر اعضاء سر بزند می­داند. »، «لوسیر[3]، تعارض­ را شرایطی ­می­داند ­که­ در آن­ مسائل ­مورد توجه ­در طرف ­ناسازگار و ناهماهنگ­ به­­ نظر برسد. » (قربانی، 1379).

«لورنز[4]، که ­به ­عنوان­ ­پیر دانش «رفتار شناسی­ حیوانات» اشتهار دارد، تعارض­ را مخصوص­ انسان­ نمی‌داند، او در کتاب «تهاجم»، تعارض­ را جنگ­ غریزی ­حیوان ­یا انسان ­علیه ­هم­نوعان ­خود می­داند. بنابراین ­به ­عقیده­ او اگر شیری ­یک­ بزکوهی­ را بدرد یا انسانی ­حیوانی ­را شکار کند نباید آن‌ را تعارض­ نامید بلکه ­موقعی ­اطلاق ­تعارض­ درست­ است­ که­شیری ­شیر دیگری ­را بکشد. از نظر لورنز، تمام ­اعضای ­یک­ نوع، دارای ­مرزها و­ حدودی هستند که­ همه ­آن ­را می­شناسند و چنانچه ­عضوی ­به ­زور از این ­مرزها بگذرد و به ­مرز دیگری تجاوز کند تعارض­ بوجود می­آید. » (مشبّکی، 1377).

تأثیرات تعارض

اﺷﻤﻴﺖ[5] ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻌﺎرض در ﺳﺎزﻣﺎن، ﻣﻴﻞ ﺑﻪ ﺟﺴﺖوﺟﻮ ﺑﺮای ﻳﺎﻓﺘﻦ روﺷﻬﺎی ﺟﺪﻳﺪ را زﻳﺎد ﻣﻲﻛﻨﺪ و اﻓﺮاد ﺑﺎ روش ﺣﻞ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺑﺎ ﻣﺸﻜﻼت و ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺑﺮﺧﻮرد ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ و در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻣﺸﻜﻼت ﺑﺮای زﻣﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺣﻞ ﻣﻲﺷﻮد. او ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ در ﻣﻮﻗﻌﻴﺘ‌ﻬﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺗﻌﺎرض وﺟﻮد دارد اﻋﻀﺎی ﺳﺎزﻣﺎن ﻧﻈﺮﻫﺎی ﻓﺮدی ﺧﻮد را ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ و ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻮﺷﺸﻬﺎ ﻣﻮﺟﺐ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺷﺪن ﻋﻼﻗﻪ و ﺑﺮوز ﺧﻼﻗﻴﺘﻬﺎی اﻓﺮاد ﻣﻲﺷﻮد (ﮔﻮردن[6]، 1978).

تعارض ­در سازمان ­اجتناب­ناپذیر و لزوماً برای­ سازمان­ غیرضروری ­نیست، تعارض­ می­تواند خلاقیت­ را بیشتر و نوآوری­ و تغییر را ترویج ­دهد و یا ممکن ­است ­باعث­ اتلاف ­و تحلیل ­انرژی ­و منابع ­سازمان ­شود، تعارض­ پدیده­ای ­است ­که ­آثار مثبت­ و منفی ­روی­ عملکرد افراد و سازمان­ها دارد، استفاده ­صحیح ­و موثر از تعارض موجب­ بهبود عملکرد و ارتقای ­سطح ­سلامتی ­سازمان ­می­گردد و استفاده ­غیرمؤثر از آن ­موجب­ کاهش عملکرد و ایجاد کشمکش­ و تشنج ­در سازمان ­می­شود (صیاد زاده، 1389).



[1] Potnam & Pool

1-Thompson

2-Lussier

3-Lorenz

[5] Shmite

[6] Gordon


مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعهد سازمانی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعهد سازمانی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 37 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20
مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعهد سازمانی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

مبانی نظری تعهد سازمانی

تعهد از واژه هایی است که تعاریف زیادی از دیدگاه های مختلف برای آن ارائه شده است. مفاهیم متعددی مانند وجدان، اخلاق کاری، رغبت و مسؤلیت پذیری با وجود داشتن تفاو ت های مفهومی، معادل با تعهد مورد استفاده قرار می گیرند، به عبارتی مانند خیلی ازمفاهیم روان شناختی سازمانی، تعهد نیز به شیوه های متفاوتی تعریف و با ابعاد و مقیاس های گوناگون اندازه گیری شده است(شکرزاده،2002).

2-4-1- مفاهیم تعهد

تعهد سازمانی یک نگرش است. یک حالت روانی است که نشان دهنده نوعی تمایل، نیاز و الزام جهت ادامه اشتغال در یک سازمان می‌باشد. تمایل یعنی علاقه و خواست قلبی فرد برای ادامه خدمت در سازمان، نیاز یعنی فرد به خاطر سرمایه‌گذاری‌هایی که در سازمان کرده ناچار به ادامة خدمت در آن است و الزام عبارت از دین، مسؤولیت و تکلیفی است که فرد در برابر سازمان دارد و خود را ملزم به ماندن در آن می‌بیند از دیدگاهی دیگر، تعهد سازمانی نوعی احساس وابستگی و تعلق خاطر به سازمان است(تولایی،1391).

بنابراین تعهد سازمانی «یک نگرش دربارة وفاداری کارمندان به سازمان است، و یک فرایند مستمری است که از طریق آن اعضای سازمان علاقة خود را به سازمان و موفقیت و کارایی پیوسته آن نشان می‌دهند. بدیهی است تعهد سازمانی کارکنان زمانی ارزشمند خواهد گردید که بر روی عملکرد سازمان تأثیر مثبت داشته و موجب ارتقاء بهره‌وری سازمان گردد (مجیدی، 1377).

تعهد را افراد مختلف به گونه‌های متفاوت تعریف کرده‌اند که ذیلاً برخی از آنها مورد بررسی قرار می‌گیرد:
استاد شهید مطهری، تعهد را به معنی پایبندی به اصول و قراردادهایی می‌داند که انسان نسبت به آنها معتقد است و بیان می‌دارد: "فرد متعهد کسی است که به عهد و پیمان خود وفادار باشد و برای اهداف آن تلاش نماید". کانتر تعهد را تمایل افراد به در اختیار گذاشتن انرژی و وفاداری خویش به نظام اجتماعی می‌داند. سالانکیک تعهد را عبارت از پیوند دادن فرد به عوامل و اقدامات فردی وی می‌داند، یعنی تعهد زمانی واقعیت می‌یابد که فرد نسبت به رفتار و اقدامات خود احساس مسئولیت و وابستگی نماید (الحسینی،1380).

مودی و همکارانش، تعهد را به عمل فراتر از وظایف مقرره اطلاق می‌نمایند. ابراز عملی تعهد، برای به انجام رسیدن فعالیت ها ضروری است و بخصوص در مشاغل کلیدی و حساس، از اهمیت خاصی برخوردار می‌باشد. کوک و وال نیز سه مفهوم "وفاداری"، "احساس هویت و شناسایی" و "آمادگی" را برای تعهد مطرح کرده‌اند (مجیدی، 1377).

2-4-2- انواع تعهد

تعهد در سازمان به انواع مختلف نظیر، تعهد مکتبی، تعهد ملی، تعهد خویشتن‌مدارانه، تعهد گروهی و تعهد سازمانی تقسیم می‌شود(الحسینی،1380).

- تعهد مکتبی

از تعلق به یک جهان‌بینی به وجود می‌آید و به میزان تقید فرد به الزامات نگرشی و گرایشی مکتب مربوط، می‌تواند از نوع تعهد اصول‌گرایانه یا سازش کارانه و یا معتدل و معقول قلمداد شود.

- تعهد ملی

همان حس ناشی از وطن‌دوستی است که فرد طی آن مصالح ملی و میهنی خویش را ملاک رفتار خود قرار می‌دهد.

- تعهد خویشتن‌مدارانه

از علاقه‌مندی بیش از اندازه فرد به منافع خود ناشی می‌شود و معمولاً افرادی که گرفتار کیش شخصیت و خود برتربینی و یا بی‌توجه به منافع دیگران و سازمان هستند از آن برخوردارند، لذا، به تناسب محور بودن منافع فردی و ناسازگاری آن با منافع سازمان ناهنجاریهای رفتاری بروز پیدا می‌کند.


مبانی نظری و پیشینه پژوهش تاب آوری خانواده

مبانی نظری و پیشینه پژوهش تاب آوری خانواده
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 78 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 44
مبانی نظری و پیشینه پژوهش تاب آوری خانواده

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

تاب آوری

انسان ها در برابر شرایط نامساعد، خطرها و ناملایمات معمولاً احساس بی پناهی می کنند و در بسیاری مواقع نیز سعی می کنند که در برابر خطرها و موقعیت های ناگوار، تحمل نمایند واغلب نتایج غیر منتظره ای به دست می آورند. توانایی اجرای این «جادوی رایج [1]» (ماستن[2]، 2001) اغلب در حوزه علوم اجتماعی، انعطاف پذیری یا «تاب آوری» نام دارد. تاب آوری در علوم اجتماعی به عنوان «فرایند کشسانی و واکنش در مقابل ناملایمات» فرض می شود(هانتر[3]، 2001ص12).

کانر[4] (2006) تاب آوری را به عنوان «روشی برای اندازه گیری توانایی فرد در مقابله با عوامل استرس زا و عواملی که سلامت روان فرد را تهدید می کند»، تعریف کرده است.

افراد تاب آور دارای رفتارهای خود شکنانه نیستند. از نظر عاطفی آرام بوده و توانایی مقابله با شرایط ناگوار را دارند. بونا[5] (2004) راه های بدست آوردن تاب آوری را داشتن سرسختی، خود افزایی، مقابله سرکوبگرایانه، داشتن خلق و خو و احساسات مثبت می داند.

برای درک تفاسیر و روش های مرتبط با تاب آوری، ممکن است به تمایز بین احتمال خطر و مصادیق تاب آوری نیاز داشته باشیم. در سه دهه اخیر تحقیق کاملی در این خصوص انجام و نمونه های تاب آوری جمع آوری شده است (گارمزی، نوچترلین[6]، 1972 ،لاتر[7]، 2003). تاب آوری به عنوان قدرت یا توانایی برگشتن به زندگی اولیه و شروع وضعیت جدید از طریق کاهش فشار عصبی یا تحریف آن و جایگزینی نشاط تعریف می گردد. تاب آوری همچنین به عنوان توانایی بهبود بیماری افسردگی یا مسائلی از این دست نیز فهمیده می شود (وبستر[8]، 1995ص32).

تاب آوری مهارتی مناسب است برای پشت سرگذاشتن مشکلات زندگی حتی وقتی که شرایط نامطلوب و سخت وجود دارد، مثل اینکه شخص یک طناب قابل ارتجاع [9]را دور مشکلات بسته که به فرد کمک می کند وقتی اوضاع بد شد آنها را به عقب بکشد و به آنها به چشم انسانها بنگرد(فولر[10]،1998ص67).

تاب آوری به توانایی یک انسان گفته می شود که به طور موفقیت آمیز شرایط نامطلوب را پشت سرگذارده وبا آنها تطابق می یابد و به رغم مواجهه با مشکلات زندگی به قابلیت تحصیلی و هیجانی و اجتماعی دست می یابد (دیویدیس[11]، 1999ص76).

مفهوم تاب آوری طی پژوهش هایسه دهه گذشته علوم اجتماعی، به مثابه یک پدیده چند بعدی شناخته شده است که در بافت های مختلف اجتماعی و درونی متفاوت هستند(کانر ودیویدسون[12]، 2003ص43).

در تحقیقات گذشته تاب آوری بر متغیرهایی مثل توانایی بیمار، پنهان سازی احتمال خطر و عوامل آسیب پذیر تاکید شده است(لاتر،2003ص34).

بر طبق مدل های ارائه شده از سوی اورال، آلتروسپ و پاولسن[13]، 2006) سه حوزه عملکردی برای تاب آوری تعریف و بر آنها تمرکز شده است.

1. تاب آوری به عنوان یک ویژگی شخصیتی یا توانایی پیش بینی افراد در مقابل تاثیرات منفی ناملایمات و احتمال خطر فرض می شود.

2. یک وضعیت روحی مثبت یا سلامت روانی(مثل درک مثبت، خود پنداره، پیشرفت تحصیلی، موفقیت در وظایف و. ..) یا فقدان بیماری روحی روانی به رغم وجود یا احتمال خطر تعریف می گردد.



[1] .Ordinary Magic

[2] . Masten

[3] . Hunter

[4] .Canner

5 .Bouna

[6] .Garmezy & Nuechterlin

2.Later

[8] . Webester

[9] . Elastic

[10] . Fuller

[11] .Davidis

[12] . Conner & Daividson

[13] . Everall, Altrowsp, Paulson


مبانی نظری و پیشینه پژوهش عملکرد شغلی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش عملکرد شغلی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 85 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 66
مبانی نظری و پیشینه پژوهش عملکرد شغلی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

عملکرد شغلی

تعریف عملکرد شغلی

عملکرد شغلی به عنوان ارزش سازمانی رفتارهای شغلی کارمند در زمان‌ها و موقعیت‌های شغلی مختلف تعریف می شود. منظور از ارزش سازمانی، برآوردی است که سازمان از فعالیت‌ها و خدمات کارکنان خود دارد؛ نظیر انجام وظیفه شغلی یا داشتن رابطه کاری مناسب با دیگر کارمندان (برمن[1]، 2003). نکته مهم در این تعریف این است که عملکرد شغلی به عنوان خاصیت یا ویژگی رفتاری معین تعریف شده، به ویژه این که عملکرد شغلی به عنوان خصوصیتی یک پارچه از رفتارهای جداگانه و مجزا که در گستره‌ای از زمان رخ می دهد در نظر گرفته شده است. نکته دوم در این تعریف این است که ویژگی رفتاری عملکرد شغلی، به ارزش مورد انتظار سازمان برمی‌گردد. با این تعریف، می توان عملکرد شغلی را به عنوان متغیری که بین مجموعه‌ای از رفتارها که توسط افراد متفاوتی انجام می شود و رفتارهایی که به وسیله افرادی مشابه در زمان‌ها متفاوت انجام می پذیرد به شمار آورد (برمن، 2003).

اسپکتور[2] بیان می کند که مردم زمانی می توانند در مشاغل خود به خوبی عمل کنند که از توانایی و انگیزش لازم برای داشتن عملکرد مناسب بهره‌مند باشند. در واقع وی معتقد است که توانایی و انگیزش، حالت و نیرویی درونی است که فرد را به رفتارهای خاصی وا می دارد. انگیزش باعث می شود که فرد، رفتاری را به صورت جهت دار، با تلاش و جدیت و تداوم در طول دوره زمانی خاص انجام دهد (اسپکتور، 2008).

در مورد عملکرد، دیدگاه‌های مختلفی ارائه شده است. عملکرد شغلی در واقع به مجموع رفتارهایی که در ارتباط با شغل، افراد از خودشان بروز می دهند یا به عبارتی میزان محصول و بازدهی است که به موجب اشتغال فرد در شغلش (اعم از خدماتی، آموزش و تولیدی) حاصل می شود (رشیدپور[3]، 2000).

عملکرد شغلی همان بازده افراد طبق وظایف قانونی و مقرر می باشد و عبارت است از پیامد فعالیت‌های نیروی انسانی در خصوص انجام وظایفی که به او واگذار می شود و میزان تلاش و حدود موفقیت کارمند در اجرای وظایف شغلی و تکالیف رفتاری مورد انتظار را بیان می کند (بابو[4] و همکاران، 1997). همچنین منظور از عملکرد شغلی نحوه و میزان انجام وظایف و مسئولیت‌های محوله توسط کارشناس می باشد (الوانی و معمارزاده[5]، 1995).

عوامل مؤثر در عملکرد شغلی

توانایی و انگیزش: مارچانت[6] (2000)، دو عامل توانایی و انگیزش را در عملکرد شغلی مؤثر می داند وی بیان می کند که جهت توان‌مند کردن افراد می بایستی آن‌ها را آموزش داد و برای برانگیختن آن‌ها باید از عوامل انگیزشی استفاده کرد، در واقع دو عامل انگیزشی و آموزشی در عملکرد شغلی افراد از دید وی نقش تعیین‌کننده دارند (رضوان‌فر و رضایی، 1386).

انسان‌ها انگیزه‌های جسمانی، روانی و اجتماعی گوناگونی دارد که میزان فعالیت آن‌ها را کنترل می کند و در حد امکان ارضای این انگیزه ها، از کار و فعالیت خود احساس خشنودی می کنند. صرف نظر از غذا و مسکن، انسان‌ها به دنبال انگیزه هایی از قبیل احساس موفقیت، احساس مسئولیت، جلب احترام و محبت متقابل با دیگران و تلاش برای خود شکوفایی هستند. به نظر هرزبرگ[7] احساس رضایت مندی از نوع کار و حرفه و این که شخص خود را در حال پیشرفت بداند و احساس خود شکوفایی مهم ترین عامل علاقه‌مندی به شغل است و میزان درآمد و محیط روانی کار از این لحاظ در درجه دوم اهمیت قرار دارد (حجازی و اروانی، 1381).

یکی از مسائلی که پیوسته که نظر دانشمندان را به خود جلب کرده است انطباق محیط و الگوهای محیطی با ویژگی‌های شخصیتی افراد است که خرسندی و ارضاء نیاز درونی فرد را به همراه دارد و زمینه‌های پیشرفت در فعالیت‌های شغلی و اجتماعی فرد را نیز فراهم می نماید. هالند[8] (1973) نظریه خود را در زمینه شغل و شخصیت چنین بیان می دارد که اگر ما الگوی شخصیتی یک فرد و الگوی محیطی او را بدانیم می توانیم در اصل با بکارگیری دانسته هایمان در مورد تیپ‌های شخصیتی و الگوهای محیطی به پیش بینی برخی از نتایج این‌گونه سازگار شدن‌ها پرداخت. این گونه نتایج شامل انتخاب شغل، تغییرات کاری، موفقیت شغلی، صلاحیت فردی و رفتار تربیتی و اجتماعی می‌گردد. جریان تصمیم گیری تحت تأثیر تجارب حاصل از تحصیلات، اشتغال، خصوصیات ارثی و فشارهای اجتماعی است. به اعتقاد کینزبرگ[9]، انتخاب شغل فرایندی پیوسته و تکاملی است و با عواملی نظیر ارزش‌های فردی، واقعیات محیطی، عوامل عاطفی فرصت‌های تربیتی بستگی کامل دارد. به عبارت دیگر، انتخاب شغل فرایندی است که طی زمان خاص انجام می گیرد و زمان خاص آن هنگامی است که فرد طی آن به توافق میان انتظارات و امکانات و خصوصیات خود برسد (شفیع آبادی، 1375).



[1] Borman

[2] Spector

[3] Rashidpoor

[4] Babu

[5] Alvani and Meimarzadeh

[6] Marchant

[7] Herzberg

[8] Halend

[9] Kinzberg


مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعارض زناشوئی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعارض زناشوئی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 69 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 39
مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعارض زناشوئی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

تعارضات زناشویی

خانواده به عنوان یک نظام تعریف می‏شود و طبق این تعریف رفتار اعضای یک خانواده تابعی از رفتار سایر اعضای خانواده است و خانواده نیز مانند هر سیستمی متمایل به تعادل است. لذا رفتار اعضای آن در مجموع به‌گونه‏ای است که تعادل سیستم حفظ شود (باغبان و مرادی، 1382).

ازدواج با تشکیل خانواده به قدمت تاریخ و حتی ما قبل تاریخ است و مشکلات زناشویی از همان ابتدا وجود داشته است. اما دلایل پیچیده ماندن مشکلات زناشویی آن است که ما هنوز بعد از گذشت قرن‌ها خانواده را نمی‏شناسیم. ازدواج به دلایل زیادی دچار تعارض می‏شود. از جمله مشکلات شناخته شده در این زمینه می‏توان مسائل اقتصادی، روابط جنسی، روابط خویشاوندی، دوستان، فرزندان، نحوه صرف اوقات فراغت، خیانت، به پایان رسیدن عشق متقابل، مشکلات عاطفی، سوءاستفاده جسمانی، ازدواج در سنین پایین، درگیری‌های شغلی و غیره را نام برد (ثنایی، 1378).

تعارض در روابط زناشویی زمانی به وجود می‏آید که زوج‌ها در زمینه همکاری و نیز تصمیم‏های مشترک درجات متفاوتی از استقلال و همبستگی داشته باشند. درک تعارضات و کمک به همسران در یادگیری و حل این مشکلات بسیار مهم است. برخی از تعارضات و ناسازگاری‌ها ممکن است در هر رابطه‏ای طبیعی باشد (ثنایی، 1378).

اما امکان تعارض در هر انسانی وجود دارد. بعضی از زوج‌ها تعارضات بیشتری نسبت به بقیه دارند و بعضی قادرند با تعارضات به طور سازنده‏ای برخورد نمایند. زوج‌هایی که نسبت به دیگران بسته‏تر هستند امکان بیشتری برای جلب رضایت در روابط خود دارند. بنابراین امکان تعارض بیشتری نیز دارند. تعارض می‏تواند عشق و حتی یک ازدواج خوب را تخریب کند. از طرف دیگر می‏تواند تنش‏ها را تسکین دهد و هر دو نفر را بهتر از قبل در کنار هم قرار دهد. این امر بستگی به شرایط کلی، نوع تعارض، روشی که بر آن تکیه می‏شود و نتیجه نهایی دارد. ناسازگاری‌های درون خانواده سبب می‏شود تا روابط اعضای خانواده به هم بخورد و از هم بگسلد و وحدت میان اعضای خانواده به خطر بیفتد و در نهایت منجر به فروپاشی آن گردد. تعارضات زناشویی دو منشأ دارد، عدم تعادل ساختار خانواده و عدم پایبندی هر یک از زوج‌ها به هنجارها و تخلف از آن‌ها (هاشمی، 1376).

وقتی دو نفر در کنار هم قرار می‌گیرند مسلماً اختلاف سلیقه و درگیری به وجود می‌آید. این کاملاً طبیعی است و نیاز به تغییر و تکامل را نشان می‌دهد. اگر به این امر آگاه باشید می‌توانید از قبل برای اختلافات برنامه‌ریزی کنید و برای آن آماده باشید. بعد از آن برای رسیدن به توافقاتی که می‌خواهید استفاده کنید. به یاد داشته باشید خیلی آسان تر است که برای اختلاف آمادگی داشته باشید تا این‌که کاملاً در آن غرق شده باشید و بعد بخواهید از آن استفاده کنید. اختلاف قسمتی طبیعی از هر رابطه‌ای است و بیشتر اوقات نشانه تمام شدن عمر رابطه نیست. باید به اختلافات زناشویی خوشامد گفت چون نشانه‌ای برای تلاش برای رابطه‌ای بهتر و تکامل یافته تر و راهی برای فهم متقابل عمیق تر است (بارکر، 1990).

پرهیز از اختلاف در زندگی زناشویی این واقعیت را تغییر نمی دهد که مساله‌ای در زندگی زناشویی وجود دارد که باید به آن رسیدگی شود. اختلافات که بالا می‌گیرد دلیل بر این است که زن و شوهر باید وقت بیشتری با هم بگذرانند. در غیر این صورت فاصله بیشتری بین آن‌ها ایجاد می‌شود و بیشتر از هم دور می‌شوند. اختلاف باعث از نو پیدا شدن ارزش‌های مهم می‌شود و کمک می‌کند زن و شوهر برای یک هدف مشترک دوباره با هم متحد بشوند. هنگامی که در زندگی زناشویی اختلافی پیش می‌آید طرفین ممکن است دریابند وقت آن رسیده که نقش‌های کنونی خود را کنار بگذارند و نیز انتظارهایی را که از طرف مقابل دارند تغییر بدهند. اختلاف معمولاً نشان دهنده این است که زن و شوهر روش‌های قدیمی با هم بودن را پشت سر گذاشته اند و باید پیوسته برای رابطه خود دوباره برنامه‌ریزی و آن را احیا کنند. گوش کردن، صحبت کردن، برقراری ارتباط، حل مساله، تصمیم گیری مشترک. . . این‌ها لازمه ارتباط بین زن و شوهر هستند. رابطه بدون مهارت‌های ارتباطی و اختصاص زمان مفید برای صحبت درباره مسائل مشترک خیلی زود به دردسر می‌افتد و منجر به شکست می‌شود (بارکر، 1990).

تعارض، اغلب دلیل مراجعه همسران برای درمان است زوج‌ها ممکن است بدان دلیل به درمان‌گر مراجعه می‌کنند که نمی‌توانند با هم باشند و یا این که آن‌ها از زندگی ناراضی یا افسرده‌اند، اغلب برای رفتارهای همدیگر، انگیزه‌های منفی فرض می‌کنند. یکی از ویژگی‌های بارز چنین همسرانی آن است که وقتی طرف مقابل‌شان چنین رفتاری را نشان می‌دهد، آن‌ها شروع به ذهن خوانی می‌کنند و وقتی درمان‌گر با چنین زوج‌هایی صحبت می‌کند، روشن می‌شود که زوج‌ها میزانی از تعارض را تجربه می‌کنند. تعارض مقداری از انرژی رابطه‌شان را می‌گیرد. در این موقع ممکن است لازم باشد زوج‌ها یاد بگیرند تا مشکلات شان را در بیرون با یکدیگر وارسی کنند به جای اینکه ذهن همدیگر را بخوانند (سودانی، 1385).


مبانی نظری و پیشینه درباره کیفیت زندگی

مبانی نظری و پیشینه درباره کیفیت زندگی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 46 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 33
مبانی نظری و پیشینه درباره کیفیت زندگی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

کیفیت زندگی

2-2-5-1- تعریف کیفیت زندگی

1. تعریف لغوی: کیفیت زندگی از نظر لغوی به معنی چگونگی زندگی کردن است.

2. تعریف مفهومی:کیفیت زندگی یکی ازمفاهیم، روانشناسی مثبت نگر[1]، است، کیفیت زندگی به تامین سلامتی وشادکامی در افرادو بهرمندی آنهااز یک زندگی سالم کمک می‌کند. مفهوم کیفیت زندگی برای هرکس منحصر به فردوبا دیگران متفاوت است، عد‌های ازمحققان این واژه را پیچیده‌ترازآن می‌دانندکه بتوان آنرا دریک جمله توصیف کرد. علی رغم اینکه یک توافق کلی در تعریف کیفیت زندگی وجود نداردبیشتر پژوهشگران بر سه ویژگی آن یعنی چند بعدی بودن، ذهنی بودن وپویا بودن اتفاق نظر دارند.برخی از محققان کیفیت زندگی را با رویکرد عینی تعریف کرده‌اندکه موارد آشکارومرتبط با معیار‌های زندگی از جمله سلامت جسمانی، شرایط شخصی (ثروت، شرایط زندگی...)، ارتباطات اجتماعی، اقدامات شغلی یا دیگرعوامل اجتماعی واقتصادی را با کیفیت زندگی معادل دانسته اند، رویکرد ذهنی کیفیت زندگی را مترادف شادی یارضایت از زندگی فرددر نظر می‌گیرد، بین این دو رویکرد، رویکرد جدیدی بنام رویکرد کل نگروجود دارد که کیفیت زندگی رامفهومی پیچیده وچند بعدی در نظر می‌گیرد (حسینیان، قاسم زاده ونیکنام1390). بنابرتعریف سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی، درک افراد از موقعیت خوددر زندگی ازنظرفرهنگ، سیستم ارزشی که در آن زندگی می‌کنند، اهداف، انتظارات، استانداردهاواولویت‌هایش است، پس موضوعی کاملاً ذهنی بوده وتوسط دیگران قابل مشاهده نیست وبردرک افرادازجنبه‌‌های مختلف زندگیشان استوار است (نجات1387). بنابرنظر سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی افراد باید با توجه به چهار بعد مورد ارزیابی قرار بگیرد، سلامت جسمانی، سلامت روانی، روابط وارتباطات اجتماعی و سلامت محیطی، سلامت روانی شامل رضایت وتصورشخص از خودش وظاهرش، احساسات مثبت ومنفی فرد، اعتمادبه نفس، اعتقادات روحی وحافظه وتمرکز فرد می‌باشد (رستگار، محمدی وپاکباز1392). کیفیت زندگی این موضوع را بیان می‌کند که چگونه یک فرد جنبه‌‌های مختلف زندگی‌اش را ارزیابی می‌کند این ارزیابی شامل واکنش‌‌های فرد به رخداد‌های زندگی، گرایش‌ها، احساس کامل بودن زندگی وخرسندی از آن ورضایت از شغل و روابط شخصی می‌باشد (قاسمی، رجبی ورشادت1392). تعاریف جدیدترکیفیت زندگی رابصورت اختلاف بین سطح انتظارات انسان‌ها وسطح واقعیت‌هاعنوان می‌کنندکه هرچه این اختلاف کمتر باشد، کیفیت زندگی بالاتر است.



[1]Positive psychologyh


مبانی نظری و پیشینه پژوهش حل مسئله

مبانی نظری و پیشینه پژوهش حل مسئله
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 46 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 34
مبانی نظری و پیشینه پژوهش حل مسئله

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

حل مسأله

اگر چه تعاریف متعددی از " مسأله " ارائه شده است ولی اغلب آنها اشاره می کنند که وقتی فردی چیزی را می خواهد و نمی داند آن را چگونه بدست آورد ، مشکل وجود دارد ، بنابراین مشکل یا مسأله را می توانهمانند یک خواسته تحقق نیافته که شیوه تحقق آن باید مشخص شود ، مفهوم سازی کرد . این تعریف جامع قادر می سازد تا این مفهوم ، مشکلاتی را که ویژه یا عمومی ، مثبت یا منفی و عمده یا ناچیز از نظر اهمیت یا گستردگی هستند را در بربگیرد( باباپور خیرالدین ، 1392 ص22).

به طورکلی ، بکارگیری مدل حل مساله ای که در اینجا تشریح می شود در مورد مشکلاتی که عمده و ناچیز ، مثبت یا منفی ، و عمومی یا ویژه هستند، به طور مساوی موفقیت آمیز خواهد بود . ما بر این مفهوم سازی گسترده تاکید می کنیم(بدل و لتاکس 1997) زیرا که مشکلات معمولا به یک شکل ناچیز " عمده " ، " منفی " ، " بیزارکننده " و " بد " در نظر گرفته می شوند. چنین درک ناقصی ، به کارگیری مهارتهای اجتماعی انطباقی را که در این بحث ارائه می شود به طور مناسبی محدود می کند . برطرف ساختن مشکلات مثبت به اندازه رفع مشکلات منفی اهمیت دارد . اگر دقیقتر صحبت کنیم ، اغلب مردم می توانند ارزش تمرکز مشکلات مثبت مثل برنامه ریزی برای اوقات فراغت، برنامه ریزی یک رویداد اجتماعی ، تصمیم گیری در مورد چگونگی خرج کردن پول و چگونگی واکنش نسبت به یک علامت مثبت از جانب یک دوست را درک کنند(باباپور خیرالدین ،1392ص34).

علاوه براین، درک این نکته که مشکلات می توانند مثبت باشند کمک می کند تا حالت نابهنجاری که هنگام داشتن یک مشکل احساس می شود، از بین برود و حذف قضاوتهای ارزشی منفی ممکن است شخص را در پذیرش مشکل یاری نماید و احساس گناه و شرمساری و حالت دفاعی و انکاری را که این قضاوتها ایجاد می کنند کاهش یابد . پذیرش وجود مشکلات، پیش درآمد مهمی در حل مساله موثر می باشد . تعریف غیر قضاوتی و عینی مشکل که در اینجا ارائه شد ، حل مسأله انطباقی را تسهیل می سازد.حل مسأله فرایندی است که به فرد کمک می کند تا آنچه را که می خواهد و چگونگی دست یافتن به خواسته را به وسیله موثرترین روش کشف کند (بدل و لناکس به نقل از محمدی ، 1390ص76).

اصول حل مسأله

دزوریلا و گلدفرید ( 1971 ) بخش اساسی حل مسأله را که" جهت گیری کلی " به شمار می رود ، تشریح نمودند . در این بخش به افراد توصیه می شود تا یک حالت با نگرش مثبت نسبت به حل مسأله ایجاد کنند. این نگرش مثبت به منظور ایجاد علاقه و انگیزه برای درگیر شدن در فعالیتهای حل مسأله می باشد. گرچه این انتظارات مثبت و انگیزه بخش مهم کل روان درمانی و آموزش مهارتهااست ، این نویسندگان پیشنهاد داده اند که ایجاد نگرش مثبت حوزه خاصی از آموزش را تشکیل می دهد( خلیچی ، 1390 ص90).


مبانی نظری و پیشینه پژوهش روش های نوین تدریس

مبانی نظری و پیشینه پژوهش روش های نوین تدریس
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 56 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 54
مبانی نظری و پیشینه پژوهش روش های نوین تدریس

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

روش‌های نوین تدریس:

تعریف روش:

روش در مقابل واژه‌ی لاتینی «متد» به کار می‌رود و واژه‌ی متد در فرهنگ فارسی «معین» و فرهنگ انگلیسی به فارسی «آریانپور» به: روش، شیوه، راه، طریقه، طرز، اسلوب معنی شده است. به‌طورکلی «راه انجام دادن هر کاری» را روش گویند. روش تدریس نیز عبارت از راه منظم، باقاعده و منطقی برای ارائه درس است. روش تدریس، شیوه یا راهی است که مدرس را به هدف درس یعنی یادگیری و آموزش دادن مطالب به شاگردان می‌رساند (علوی 1384، 23).

2-14-تقسیم‌بندی روش تدریس:

روش‌های تدریس به دودسته کلی تقسیم مسی شوند، روش‌هایی که درگذشته بسیار دور به کار می‌رفته‌اند، روش‌های تاریخی و روش‌هایی که متکی بر یافته‌های روان‌شناسی و علوم تربیتی جدید می‌باشند، روش‌های نوین نامیده می‌شوند (موسوی 1391، 179).

1 ـ روش‌های تاریخی 2 ـ روش‌های نوین

اصطلاح تدریس، اگرچه در متون علوم تربیتی مفهومی آشنا به نظر می‌رسد، اکثر معلمان و مجریان برنامه‌های درسی بامعنی و ماهیت درست آن آشنایی دارند. برداشت‌های مختلف معلمان از مفهوم تدریس می‌تواند در نگرش آنان نسبت به دانش آموزان و نحوه‌ی کار کردن با آن‌ها تأثیر مثبت یا منفی بر جای گذارد. برداشت چندگانه از مفهوم تدریس می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ از مهم‌ترین آن‌ها ضعف دانش‌پایه و اختلاف در ترجمه و برداشت نادرست معلمان از دیدگاه‌های مختلف تربیتی است. گاهی آشفتگی و اغتشاش در درک مفاهیم تربیتی به حدی است که بسیاری از کارشناسان، معلمان و دانشجویان این رشته مفاهیمی چون پرورش، آموزش، تدریس و حرفه‌آموزی را یکی تصور می‌کنند و به‌جای هم به کار می‌برند. این مفاهیم اگرچه ممکن است در برخی جهات وجوه مشترک و درهم‌تنیده داشته باشند، اصولاً مفاهیم مستقلی هستند و معنای خاص خود رادارند (صفوی 1370، 239).

پرورش یا تربیت «جریانی است منظم و مستمر که هدف آن هدایت رشد جسمانی، شناختی، اخلاقی و اجتماعی یا به‌طورکلی رشد همه‌جانبه شخصیت دانش آموزان در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای موردپذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعداد آنان است» (سیف 1379، 28). براساس چنین تعریفی پرورش یک نظام است، نظامی که کارکرد اساسی‌اش شکوفا کردن استعداد و تربیت شهروندانی است که هنجارهای موردپذیرش جامعه را کسب کنند و متعهد به ارزش‌های آن باشند. حتی بسیاری از صاحب‌نظران تربیتی کارکردی فراتر از کارکرد ذکرشده برای پرورش قائل‌اند و معتقدند که القای ارزش‌ها و سنت‌ها و اخلاقیات پذیرفته‌شده جامعه به افراد یکی از قدیمی‌ترین دیدگاه پرورشی است، به‌جای چنین کارکردی، نظام تربیتی باید رشد مهارت‌های شناختی از قبیل تفکر انتقادی، تحلیل ارزش‌ها و مهارت‌های گروهی را در کانون کارکردهای خود قرار دهد تا زمینه‌ی مردم‌سالاری در جامعه فراهم شود. میلر[1] (1983) و گروهی دیگر نیز بر این باورند که نظام تربیتی باید عامل تغییر و تحول اجتماعی باشد. فریر[2] (1972) مطرح می‌کند که تحلیل مفاهیم و کارکردهای ذکرشده نشان می‌دهد که به‌هیچ‌وجه نمی‌توان مفهوم «پرورش» را با مفاهیمی چون آموزش، تدریس و یا حرفه‌آموزی یکی دانست. پرورش مفهومی کلی است که می‌تواند سایر مفاهیم را در درون خود جای دهد. مفهوم آموزش برخلاف پرورش یک نظام نیست، بلکه آموزش فعالیتی است هدف‌دار و از پیش طراحی‌شده، که هدفش فراهم کردن فرصت‌ها و موقعیت‌هایی است که امر یادگیری را در درون یک نظام پرورشی تسهیل کند و سرعت بخشد. بنابراین آموزش وسیله‌ای است برای پرورش، نه خود پرورش. آموزش یک فعالیت مشخص و دقیق طراحی‌شده است؛ پس هدف‌های آن دقیق‌تر و مشخص‌تر و زودرس‌تر از هدف‌های پرورشی است. آموزش ممکن است با حضور معلم و یا بدون حضور معلم از طریق فیلم، رادیو، تلویزیون و سایر رسانه‌ها صورت گیرد.



1- Mylr

2- Freire


مبانی نظری و پیشینه پژوهش آموزش کارکنان

مبانی نظری و پیشینه پژوهش آموزش کارکنان
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 80 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 35
مبانی نظری و پیشینه پژوهش آموزش کارکنان

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

آموزش کارکنان

منظور از آموزش کارکنان کلیه مساعی و کوشش هایی است که در جهت ارتقای سطح دانش و آگاهی ، مهارتهای فنی ، حرفه ای و شغلی و همچنین ایجاد رفتار مطلوب در کارکنان یک سازمان به عمل می آید و آنان را آماده انجام وظایف و مسئولیتهای شغلی خود می نماید(ابطحی ، 1383: 53). به عبارتی دیگر ، اموزش کارکنان عبارت است از مجموعه ای از کنش ها و فعالیت های هدفمند و سیستماتیک به منظور ایجاد تغییرات لازم در ساختار شناختی ، عاطفی و روانی – حرکتی که بین عامل یاددهنده و یادگیرنده به صورت کنش متقابل در جهت اصلاح بهبود عملکرد شغلی صورت می گیرد(رمضانی ، 1389: 34).

ضرورت آموزش کارکنان

بنا به موارد طرح شده می توان مهم‌ترین عواملی که نیاز به آموزش را در سازمان نشان می‌دهد را به شرح زیر عنوان کرد:

- جابجایی های افقی و عمودی در سازمان

- ورود کارکنان جدید یه سازمان

- پیشرفت سریع در علوم و تکنولوژِی

- تزریق روابط انسانی به سازمان

- حرکت به سوی بهره‌وری همه جانبه در سازمان

- پیچیده و به سمت ماشینی شدن سازمان و ...(شریعتمداری ، 1387)

امروزه به اعتقاد همه صاحبنظران و متخصصان، فراگیری علوم به صورت دانش عمومی محور و فراگیری علوم و کسب مهارتهای لازم در زمینه‌های تخصصی به صورت خاص به عنوان یک ضرورت اجتناب ناپذیر اجتماعی از اهمیت بالایی در امر توسعه کلان برخوردار است. این اهمیت از آن جا است که انسان تنها از طریق آموزش می‌تواند تواناییهای خاص و نامحدود خود را از بالقوه بودن به سمت فعل به حرکت در آورد. البته باید در نظر داشت که در فرهنگهای متعالی آموزش تنها با پرورش می‌تواند سودمند باشد(خوش نویس ، 1387: 66).

اصول آموزش ضمن خدمت

اصول اموزش کارکنان با توجه به مقتضیات سنی ، زمانی ، محتوایی و ... شرایطی را بر آموزش ها حاکم می کند که از یک سو فراگیران ، توانایی سازگاری با آن را داشته باشند و از سوی دیگر ، آموزش ها قادر باشند حداکثر اطلاعات ، دانش و مهارت های مورد نیاز کارکنان را در شرایط زمانی محدود منتقل نمایند. لذا بهره برداری صحیح از مزایای آموزش کارکنان و تحقق اهداف سازمان مستلزم توجه به اصولی چند گانه می باشد:

1. فعال بودن یادگیرنده

معمولاً به عوامل متعددی نظیر ارتباط محتوی با مسایل شغلی و شخصی ، جالب بودن موضوع ، ارتباط با تجربیات قبلی ، انگیزه و... بستگی دارد. از اصل کلی فعال بودن یادگیرنده ، مجموعه ای از پیام ها قابل استخراج است:تاکید برمشارکت فعال یادگیرندگان بجای پذیرش منفعلانه مطالب ؛ تشویق فراگیران به شکل دهی عقاید و نظریاتشان و آزمون آنان از طریق فعالیت های مختلف جسمی وذهنی ؛ فراهم کردن فرصت های مختلف برای یادگیرندگان به منظور بیان آزادانه و خلاق عقاید ، مهارت ها ونگرش های خویش؛ تاکید براندیشیدن ، استدلال کردن وتصمیم گیری.

2. احترام به یادگیرنده

این امر مستلزم تلاش برای درک وفهم شرایط بزرگسالان ، نیازهایشان و سعی در ازبین بردن موانع موجود بین مدرس و فراگیران بزرگسال است. نکته مهم ، اعتقاد و باور به توانایی یادگیرندگان بزرگسال است.

3. اصل تناسب

توفیق آموزش های ضمن خدمت در گرو تناسب محتوای آموزشی با نیاز های واقعی یادگیرندگان بزرگسال است.بطوراساسی کارکنان مطالبی را بهترمی آموزندکه با موقعیت های آنان مرتبط باشد.

4. اصل تداوم

روش ها وفنون اجرای کار باتوجه به پیشرفت های علمی وفناوری دائم در حال تغییراست.

5. اصل مساله محوری

توجیه منطقی برگزاری هردوره آموزشی ، وجود مساله ، شکل یا ضرورت ویژه ای در سطح سازمان است و از این رو، این نوع آموزش ها باید بیشتر به صورت عملگرا و مبتنی برمشکلات اساسی محیط کار افراد سازماندهی واجرا شوند.


مبانی نظری و پیشینه پژوهش اقدام به خودکشی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش اقدام به خودکشی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 70 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 37
مبانی نظری و پیشینه پژوهش اقدام به خودکشی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

تعریف خودکشی

خودکش بر این باور است که در زندگی به اهداف و امیال خود نرسیده است و زندگی مفهوم خود را از دست داده است ومرگ بهترازآن قلمداد می شود ( قائمی، 1364).

خودکشی از ترکیب دو واژه­ی (sui)1 به معنی خود و (cide)2 به معنی کشتن تشکیل شده است. خودکشی عملی است که با قصد آسیب رساندن به خود توسط شخص انجام می­شود که می­داند چه می­کند و چه پیامد احتمالی خود را می­داند (فولادی، 1381).

خودکشی در لغت نامه ی دهخدا به معنای " خود را به وسیله ای کشتن ، انتحار ،کار زیاد کردن ، کوشش بسیار " آمده است ( لغت نامه ی دهخدا ،1347).

امیل دورکیم3 (1917-1858) دراثر معروف خود به نام خودکشی آن را پدیده ای اجتماعی به شمار آورده و چنین تعریف می کند :خودکشی عبارت است از هرنوع مرگی که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم کردار منفی یا مثبت خود قربانی است که می­بایست چنان نتیجه­ای به بار آورد (دورکیم ،1378). هم چنین می توان به تعریف دشه اشاره کرد که می گوید : " اقدامی معمولاً از روی آگاهی برای سر به نیست کردن خود به آن ترتیب که مرگ هدف یا وسیله باشد ." (ریئس دانا ،1380).

آشیل دلماس4 نیز خودکشی را عبارت می داند از " عملی که به وسیله ی شخص برای معدوم ساختن خود انجام می دهد ، در حالی که اختیار مرگ و زندگی در حیطه قدرت اوست و از لحاظ اخلاقی موظف به انجام این عمل نمی باشد" (اسلامی نسب، 1371). مین جر5 روانشناس، میل به مرگ را نزد فرد خودکش آرامشی می­داند که در اثر تنشهای جامعه - محدودیت های اجتماعی واخلاق، که توانسته مانع از رهاشدن انرژی پرخاشگری و جنسی فرد شود و در نهایت فشار داخلی پدید می آورد - به آن دست پیدا کرده است (ریئس دانا،1380).

آدلر6 می‌گوید: خودکشی حرکت جبرانی شدید است که در برابر اعتراضات، از فرد بروز می‌کند. گویی فرد نیاز دارد که بر اطرافیان تسلط یابد و احساس کهتری خود را کاهش دهد. نوجوان ،مرگ را برای آن انتخاب می‌کند که ارزش خود را به اطرافیان نشان دهد. (خدیوی‌زند، 1374).

________________________________

1-Sui

2-Cide

3-Emile Durkheim

4-Ashil Delmas

5- Min Jera

6-Adler

اشنایدمن1 در تعریف خودکشی می‌گوید: خودکشی عملی است که به منظور خلاص شدن از یک مسئله، بن‌بست ، مشکل و بیرون آمدن از یک دوراهی، بحران و وضعیت غیر قابل تحمل صورت می‌گیرد. (اشنایدمن، ترجمه‌ی فیروزبخت، 1378).

همانگونه که بررسی‌ها نشان می‌دهند، خودکشی عملی است که فرد به دست خود و به عنوان یک اقدام ارادی و به طور عمدی با هدف از بین بردن خود، انجام می‌دهد. اگر چه عوامل زیربنایی، که شخص را وادار کرده تا خود را از بین ببرد ممکن است برای خود شخص نامفهوم باشد و حتماً لازم نیست که فرد آن‌ها را کاملاً خوب شناخته باشد، عمل و اقدام به خودکشی به عنوان یک اقدام ارادی و عمدی مد نظر قرار می‌گیرد (فرقانی رئیسی، 1374). ژان باچلر2 در کتاب خودکشی خود در مورد خودکشی گریز گرایانه می­نویسد که " انسان با خودکشی کردن سعی می کند از روبرو شدن با شرایط غیر قابل تحمل زندگی فرار کند." به عبارت دیگر وی خودکشی را خروج از شرایط نامساعد ودشوار زندگی می داند (اشنایدمن ،1378).


مبانی نظری و پیشینه پژوهش جو روانی اجتماعی کلاس

مبانی نظری و پیشینه پژوهش جو روانی اجتماعی کلاس
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 43 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 25
مبانی نظری و پیشینه پژوهش جو روانی اجتماعی کلاس

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

تعاریف:

با توجه به اینکه هدف عمده آموزش و پرورش، اعتلای همه جانبه شخصیت فراگیران، به ویژه در ابعاد اخلاقی، روانی و اجتماعی است، برای بهبود این فرآیند، باید که جو کلاس شایسته و بایسته باشد. مطالعات فراوانی تأثیر جو روانی اجتماعی کلاس را بر پیشرفت تحصیلی نشان داده­اند (فریزر و همکاران،1995). بلوم[1](1994) جو را شرایط، نیروها، وانگیزش­های بیرونی، اعم از فیزیکی، فکری، روانی و اجتماعی تعریف می­کند.

فریزر(1994) چهار گونه جو­روانی-اجتماعی کلاس را بررسی کرد. به نظر او جو­روانی-اجتماعی چیره بر کلاس می­تواند جوی سرشار از یکپارچگی و همبستگی (میزان وابستگی و پیوند دانش آموزان)، منضبط و تکلیف­گرا (میزانی که دانش­آموزان تکلیف خود را به موقع و منظم انجام دهند)، فضایی پر برخورد و پر اصطلاک (میزان رفتارهای نادوستانه­ی دانش آموزان)، یا جوی آکنده از هم­آوری و رقابت (میزان هم­آور و رقابت دانش­آموزان) باشد.

انواع جو ­روانی حاکم بر کلاس.

1- جو ­روانی-اجتماعی مطلوب که ویژگی­های آن عبارتند از: مشارکت دانش­آموزان در کلاس، رابطه صمیمی معلم و دانش­آموز و برخورداری از حمایت معلم در مواقع مشکل، رابطه صمیمی دانش­آموزان با­هم، برقراری نظم و مقررات در کلاس، سازماندهی مطالب آموزشی در کلاس، اهمیت دادن به تلاش و انجام وظیفه دانش­آموزان، و همچنین در این جو فراوانی روابط اجتماعی وجود دارد و بین ادراک و انتظار تفاوتی نیست و پیشرفت تحصیلی بالاست.

2- جو­ روانی-اجتماعی نامطلوب که برعکس جو­ روانی-اجتماعی مطلوب بیان شده است.

3- جو­ روانی – اجتماعی متوسط که مابین دو جو مذکور بیان شده است (صالحی حسینی،1372).

جو روانی – اجتماعی کلاس، شامل د و متغیر کلی ادراک (برداشتی که افراد از واقعیت های موجود درکلاس دارند) و انتظار (تمایلات و خواسته هایی که افراد از جو روانی- اجتماعی کلاس دارند) است. جوی برای یادگیری مطلوب است که تفاوت ادراک و انتظار زیاد نباشد یا این دو مساوی باشند. درصورت تفاوت، باید در پی اصلاح یا تغییر جو کلاس بود. پس، شناخت جو کلاس برای معلمان مهم و با ارزش است.

ویژگی­های روابط انسانی مطلوب در مدرسه

1- درک نیازها و استعدادها.

2- درک تفاوت­های فردی.

3- شناخت و احترام به شخصیت دیگران.

4- توان برقراری ارتباط.

5- گوش دادن.

6- بیان عواطف و احساسات.

7- تأمین بهداشت روانی (میرکمالی،1379).

دو بعد اساسی جو مدرسه:

جو مدرسه دارای دو بعد علمی و اجتماعی است که در تعامل با­هم، جوی مثبت یا منفی در کلاس به وجود می­آورد. جو­علمی با سیستم پاداش، تشویق، اثربخشی مدیر و معلمان و فرآیندهای مشاکت جویانه ارتباط دارد و جو ­اجتماعی مربوط به پذیرش، همدردی، نظم در اامکانات و تسهیلات مدرسه، ایجاد فرصت برای مشارکت یادگیرندگان در فعالیت­های مدرسه، هنجارهای گروهی حاکم و نظام حمایتی کارکنان و دانش­آموزان است. همچنین جو­ علمی به طور مستقیم و جو­ اجتماعی به طور غیر­مستقیم بر نگرش و رفتار دانش­آموزان اثر می­گذارد (ساکنی،2004؛ به نقل از طالب زاده نوبریان،1387).



[1] -Bloom


مبانی نظری و پیشینه پژوهش افسردگی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش افسردگی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 69 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 54
مبانی نظری و پیشینه پژوهش افسردگی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

افسردگی

افسردگی ، همان طور که از نام آن پیداست، عمدتاً نوعی اختلال خلقی یا اختلال عاطفی در نظر گرفته می شود . از این رو غالباً اصطلاح بیماری عاطفی نیز در مورد آن به کار برده می شود . فرد مبتلا از خلق ناشاد با احساس دلتنگی وغمگینی و فرو رفتن در خیالت واهی شکایت می کند که به مدت دو هفته یا غالباً بیشترتداوم داشته است ، خلق ناشاد ضرورتاً در تمام طول روز یکسان نیست برخی افراد چنین بیان می کنند که به هنگام صبح حال خوشی ندارند ودر اواخر بعدازظهر حال نسبتاً بهتری پیدا می کنند این گونه بی ثباتی خلق در طول روز غالباً با انواع افسردگی شدید همراه است . در شیوه تفکر افراد افسرده در مورد خویشتن و آینده شان نیز تغیرات خاصی به وجود می آید . ممکن است یک زن خانه دار خود را با لیاقت یا یک زن بازرگان موفق خود را فردی نا لایق ، بی مصرف ، ناتوان وحتی کاملاً شکست خورده تصور کنند( بلاک برن[1] ،2008).

روشهای درمان افسردگی بر روی لزوم افزایش فرصت های لازم برای تقویت مثبت رفتار تاکید می کنند. بدین منظور لازم است مهارت های لازم برای روبرو شدن با موقیت های اجتماعی و برخورد های بین شخصی در بیمار ایجاد یا تقویت شود . فرض اساسی این است که متغیر برنامه فعالیت های روزمره فرد افسرده، برای عوض کردن برنامه تقویت حاکم بررفتار او نهایت ضرورت را دارد . بدیهی است قبل از همه باید شرایط محیطی و تاریخچه تقویت های بیمار پیشین دقیقاً بررسی گردد تا اشیاء ورویدادهای که می توانند در مورد او خاصیت تقویت کننده داشته باشند معین گردند. برای رسیدن به هدفهای فوق از شیوه های زیر استفاده می شود :

1- افزایش فعالیت های خوش آیند یا مطبوع[2]

2- بالا بردن رفتار

3- افزایش مهارت های اجتماعی وروابط متقابل با اشخاص دیگر

4- دخالت های گروهی

5- ایجاد مهارت های شناختی[3] اراده خویشتن

6- روش فرافکنی زمانی لازاروس

7- روابط زناشویی

8- مسأله گشایی وتصمیم گیری ( شهریار ، 1386).

افسردگی به عنوان یک پدیده چند وجهی و چند عاملی تصور می شود که در آن هر کدام جنبه های مهمی در ایجاد تداوم افسردگی دارند . افسردگی در سراسر دنیا مسأله ای مهم است . در یک بررسی طولی همه کسانی را که بین سالهای 1895-1897 در ایسلند متولد شده بودند را مورد مطالعه قرار دادند . احتمال 1 به 8 وجود داشت که این افراد در مرحله ای از زندگی پیش از رسیدن به سن 75 سالگی دچار اختلال عاطفی شوند. نتایج بدست آمده از مطالعات دیگر برآورد می کند که در طول زندگی احتمال بروز افسردگی یک قطبی برای مردان 8 تا 12 درصد وبرای زنان 20 تا 26 درصد است . در مورد اختلال دو قطبی که کمتر شایع است ، خطر وقوع در طول تمام عمر 1% می باشد . در این رابطه نیز زنان بیشتر در معرض ابتلا هستند تا مردان ( دیوید و ویسمن به نقل از ساراسون، 2005). براساس مطالعاتی که در اروپا وآمریکا انجام شده است برآورد شده است که بین 9 تا 26 درصد از زنان و 5 تا 12 درصد از مردان در طول زندگی خود یک بیماری افسردگی عمده داشته اند . هم چنین بر آورد شده است که بین 5/4 تا 3/9 درصد زنان و 3/2 تا 2/3 درصد مردان در برهه ای از زمان به این اختلال دچار هستند بنابراین زنان دو برابر بیشتر از مردان به افسردگی دچار می شوند و این نسبت در جمعیت های بالینی نیز گزارش شده است. این عدم تجانس درشیوع افسردگی مخصوصاً در گروه های سنی جوان تر صدق می کند. همچنین احتمال بهبود افسردگی در این اشخاص نسبت به افراد مسن بیشتر است ونیز احتمال تجربه مجدد بیماری در آنها کمتر است . مطالعات متعددی که بر روی بیماران مراجعه کننده به پزشکان عمومی انجام شده نشان می دهند که شیوع افسردگی اساسی در حدود 5 درصد است . این میزان سبب شده که اختلال افسردگی یکی از شایع ترین مشکلات بالینی پزشکی عمومی تلقی گردد. تخمین زده می شود که تنها در حدود 10 درصد بیماران مراجعه کننده به پزشکان عمومی که دچار افسردگی هستند به خدمات روان پزشکی ارجاع داده می شدند ( بلک برن ، 2008). از طرفی میزان شیوع افسردگی در میان اقشار مختلف جامعه، مختلف است.افسردگی شایع ترین اختلال خلقی وعاطفی و بزرگ ترین بیماری روانی قرن حاضر است به بیان ساده تر یک واکنش روانی- زیستی در برابراسترس های زندگی است . چنین حالت واکنش در اختلال خلقی، محدود به زمان ومکان خاص نبوده و می تواند در هر زمان وهر مکانی و برای هرشخصی در هر موقعیتی که باشد پدید بیاید. در واقع خلق آدمی حاصل مجموعه ای از واکنش های عاطفی در یک موقعیت خاص وزمان معین است . به سخن دیگر خلق یک زمینه عاطفی است که آکنده ازگرایش های هیجانی غریزی بوده وحالت های روانی به احساس انسان طعم خوشایند یا نوخوشایند می دهد و در بین دو قطب لذت و درد در نوسان است . یک تغییر محسوس یا انحراف از حالت طبیعی و متعادل خلق می تواند به صورت اندوه و غم زدگی مشخص گردد. اگر اندوه بر حسب شرایط خاص به صورت یک اختلال قابل توجه و بیمار گونه ظاهر شود می تواند به یک خلق افسرده تبدیل گردد( افروز،1386).



[1] - Blak burn

[2] - pleasnt activities

[3] - Congnitiveskill