مبانی نظری ها و پیشینه تحقیق ها

مبانی نظری ها و پیشینه تحقیق ها

مبانی نظری ها و پیشینه تحقیق ها

مبانی نظری ها و پیشینه تحقیق ها

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق سنجش خلاقیت

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق سنجش خلاقیت
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 205 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 163
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق سنجش خلاقیت

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

مقدمه :

کشف عناصر ناشناخته ، خلق آثار جدید ، ارائه راه حلهای جدید ، مشخصه افرادی است که تاثیری عمیق بر زندگی بشری دارند . اختراع ماشین بخار ، فرمول مدل مارپیچی dna ، ساختمان اولین هواپیما، فقط چند مورد برجسته از بروز خلاقیت ، با تاثیری عمیق در زندگی و فرهنگ ماست . , 1993 , p . 2) weisberg )

زندگی پیچیده امروز هر لحظه در حال نو شدن است و خلاقیت ضرورت استمرار زندگی فعال بشمار می رود . انسان برای خلق نشاط و پویائی در زندگی ، نیاز به خلاقیت و ابتکار دارد تا انگیزه شوخ طبعی خود را ارضا کند و زمینه شکوفائی استعدادها وتوانائیهای خویش را فراهم کند چرا که جامعه انسانی برای زنده ماندن و گریز از مرگ و ایستائی ، به تحول نیاز دارد.

مسلما" انسان می تواند به طرق کاملا" زیادی خلاق باشد . درک این واقعیت چالشی واقعی در این عصر فضا و فرا رسیدن جامعه فرا صنعتی بوجود می آورد ، در هر زمینه دانش بشری انفجارهای اطلاعات وجود دارد . زمانی بود که فکر می کردیم مرزهای فضا نه ظرفیتهای بشر ، و دانش را می شناسیم . شخص می توانست چیزهای خوبی در مدرسه دانشگاه و یا از راه کار آموزی فرا گیرد و این دانش ، بقیه عمرش برایش مفید بود، آن روزها گذشت .

یک ارتباط بین خلاقیت و آینده عبارت از رابطه مثبت و قابل ملاحظه بین عملکرد دانش آموزان دبیرستان در آزمونهای خلاقیت و دستاوردهای خلاق آینده آنان در بزرگسالی است.

نهضت پرورش استعداد خلاقیت و ابداع در کشورهای مختلف ، خاصه در کشورهای صنعتی و پیشرفته ، به سرعت در حال پیشرفت بوده و مورد پذیرش قرار گرفته است . و شاید بتوان سالهای (1950) را سالهای ترقی خلاقیت دانست به این دلیل که این مفهوم بی هیچ شرح و بسطی به فرایندهای ذهن اضافه شده است (کراس ، جوادیان ، 1369 ).

در اوایل دهه 1950 اسبورن بنیاد تفکر خلاق را تاسیس کرد و در شهر بوفالو در ایالت نیویورک ریاست اولین جلسه موسسه حل مسئله با روش خلاق را بر عهده گرفت ( مظفری ، 1376 ص:52 ).

و بدین ترتیب پژوهش در مورد خلاقیت پا به عرصه جدیدی می گذارد .

ساختار مغز و عملکرد آن

انسان دارای ساختار مغزی می باشد که دارای عالیترین نوع عملکرد است. تحقیق اخیر پروفسور اورنشتین[1] از دانشگاه کالیفرنیا پرتو بیشتری بر فعا لیتهای گوناگون زیر فرمان هر قسمت از ناحیه های چپ و راست افکنده است . پروفسور اورنشتین تحقیق را با چنین استنباطی آغاز کرد که دو نیمه مغز از لحاظ بیولوژیکی مشابهت دارد و به مفهوم واقعی او بجای یک مغز که به دو قسمت تقسیم شده باشد آنها را به دو مغز متشابه در نظر گرفت که هماهنگ عمل می کنند و خواست بداند آیا همه قسمتهای جداگانه مغز فعالیتهای فکری متفاوتی علاوه بر فعالیتهای فیزیکی متفاوت انجام می دهند یا نه؟

با قرار دادن سر پوش خاصی روی سر چند دانشجو ، برای اندازه گیری امواج مغزی آنها ، پروفسور اورنشتین از آنان درخواست کرد که به انواع مختلف کار فکری بپردازند. ستونهای اعداد را جمع کنند نامه ها و مقاله های رسمی بنویسند ، قطعاتی رنگ آمیزی شده بسازند ، تجزیه و تحلیل منطقی انجام دهند و افکار خوش رویائی در سر بپرورانند . در تمام این احوال که فعالیتها ادامه داشت پروفسور اورنشتین امواج مغز را که از دو نیمه مغز هر نفر بر می خواست را اندازه گیری کرد یافته های او در عین حال شگفت انگیز و معنادار بود . به طور کلی مغز چپ ، اداره فعالیتهای فکری زیر را بعهده داشت :

ریاضیات

زبان و ترکیب عبارات کلام

منطق

بررسی و تجزیه و تحلیل

نویسندگی

و دیگر فعالیتهای مشابه

و سمت راست مغز فعالیتهای کاملا متفاوت دیگری را به شرح زیر عهده دار است :

تصور و تجسم

شناخت رنگها

موسیقی

وزن و آهنگ

خیالات و احلام (خواب و خیالات خوش )

سایر فعالیتهای مشابه

او هم چنین پی برد افرادی که کم و بیش عادت کرده بودند بطور انحصاری از یک طرف مغز خود استفاده کنند بطور نسبی قادر به استفاده از سوی دیگر مغز خود نبودند بطور کلی ، و نیز در موارد خاصی که فعالیتها بطور مشخص در ارتباط سمت دیگر مغز مورد نیاز بود ، این ضعف به چشم می خورد باز مهمتر از آن ، اورنشتین دریافت زمانی که از میان دو قسمت مغز ، بخش « ضعیفتر» تحریک و ترغیب به همکاری با مغز بخش قویتر می شد نتیجه نهائی افزایش فوق العاده در مجموع توانائی و کارائی آنها بود . افزایش نتیجه همکاری دو بخش به مراتب بزرگتر از حد انتظار اورنشتین بود ؛ او انتظار داشت که با تشویق بکار بخش ضعیفتر در همکاری با بخش قویتر افزایش از نوع متعارف 1بخش + بخش دیگر مغز = 2 برابر کارائی معمول ، در عمل و اجرا بدست آید نتیجه واقعی نشان داد که مغز می تواند به طرزی متفاوت با معیارهای متعارف ریاضی کار کند زیرا فعالیتهای یک طرف مغز به فعالیت طرف دیگر آن که افزوده شود ، نتیجه غالبا پنج تا ده برابر کارائی معمول یک طرف را نمودار می سازد .

از آنجا که فرایند تفکر خلاق نیاز به مقدار زیادی تفکر مربوط به هر دو نیم کره دارد انتظار می رود که«فرد خلاق ایده ال»کسی باشد که بتواند وظایف اختصاصی هر دو نیم کره راست و چپ را به نحوی مکمل اداره نموده و مورد استفاده قرار دهد نهایتا ممکن است این مطلب به عنوان یک حقیقت کشف شود ولی شواهد موجود ،که بر اساس مقدار زیادی اطلاعات روان سنجی قرار دارد حاکی از آن است که در انواع متعدد آزمونهای تفکر خلاق ، بزرگسالان نرمال که در وظایف مغزی نیم کره راست تخصص دارند تقریبا بدون استثناء از افرادی که شیوه ادغام دو نیم کره را بکار می برند ، پیشی می گیرند . چنین افرادی هم چنین یادگیریهای خود را بیشتر مورد استفاده قرار می دهند. مشکل افرادی که دارای شیوه یادگیری ادغامی هستند در تغییر جهت تفکر از نوعی که اسبورن در نظر دارد اشکال دارند . اسبورن اعتقاد داشت که وی وظایف «اخلاق» و «انتقاد جوئی» مغز می نامید نمی توانست به طور همزمان در بالاترین سطح خود عمل کند. فرایند قضاوت و تصور دو پدیده نسبتا متفاوت ولی مکمل همدیگر هستند در صورتیکه در موارد لازم از یکدیکر می توانند مجزا نگه داشته شوند . در کوشش خلاق باید مانند دو فرد مختلف عمل کنیم که گاه باید مغز قضاوت کننده خود را خاموش کرده و مغز خلاق خود را روشن کنیم و مدت لازم صبر نمود سپس چراغ قضاوت خود را روشن کنیم در غیر این صورت عجولانه ممکن است شعله های خلاقیت ما را خاموش نموده و ایده هائی که جدیدا" تولید شده را زایل نماید (آقائی فیشانی ، 1377 ص: 59 ).

تفکر از جمله مسائلی است که از دیر باز همواره ذهن اندیشمندان را بخود مشغول داشته است چرا که آنها واقف بودند ، انسان ، فرهنگ و تمدن خود را مدیون تفکر است . این عقیده که نیروی تفکر انسان است که او را از سایر موجودات متمایز می کند همواره مطرح بوده است و بنابراین از زمان سقراط و ارسطو تا زمان حال تفکر را با ماهیت و مراحلی توام می دانند .

از دیدگاه دیوئی تفکر اساسی واقعی تنها با طی این مراحل ممکن است . این مراحل عبارتند از :

پیشنهاد[2] : این مرحله ، مرحله پیشنهاد راه حلهای مختلف است ،که ممکن است به جواب برسد . بنابراین ، در این مرحله هر گونه راه حلی به ذهن برسد ارائه می گردد .

تعقل[3] : در این مرحله فرد به جمع آوری شواهد و مدارک مربوط به مسئله و نیز به بررسی راه حلهای مختلف پرداخته و درباره آن تفکر می نماید

فرضیه سازی[4] : پس از تعقل روی راه حلها ، فرد می تواند راه حل مناسبی که احتمال بیشتر دارد که به نتیجه برسد را انتخاب کند . بعبارت دیگر برای مسئله مورد نظر فرضیه ای تشکیل می دهد .



[1]. Professor rubert ornstein

1 . suggestion

2 . intellectualization

3 . hypothesis